بازخوانی جریان هسته ای شدن ایران از سال 1340 تا 1394
یکی از مصادیق پیشرفت در جامعه امروزی، دستیابی کشورها به علم و صنعت امروزی است. بی تردید علمی که بیشترین نقش را در برتری دادن ملتی بر سایر ملل داشته باشد و ضمن صرف کمترین هزینه، بیشترین بازدهی را به ارمغان بیاورد و از منابع تجدیدپذیر باشد، مد نظر همه جوامع خواهد.
امروزه نگاه جامعه جهانی به علم هسته ای و دستاوردهای هسته ای است. دشمنی استعمارگران و اصرارشان بر عدم دستیابی ملل به این علم می تواند از دلایل متقنی باشد که می شود با تکیه بر آن، نقش این علم را در سیطره بخشیدن کشورهای هسته ای بر سایر جوامع تبیین کرد. جهت روشن شدن مطلب، با مروری فهرستوار بر مخالفتها و کارشکنیهای کشورهای استعمارگر، در راستای شکل گیری و تثبیت این دستاورد از سال 1335 تا آذر1386در ایران می پردازیم. در اینجا کارشکنی آمریکایی ها و بدقولیهایشان قابل رویت است.
پس از این که در سال 1335 اولین قدم در زمینه علوم و فن آوری هسته ای در ایران، در این سال اتفاق افتاد. مرکزی تحت عنوان «مرکز اتمی دانشگاه تهران» برای آموزش و پژوهش هسته ای در کشور پایه گذاری شد. در سال 1337 ساخت یک رآکتور اتمی، در دستور کار دولت وقت قرار گرفت.
عملیات ساختمانی رآکتور دانشگاه تهران، از سوی آمریکایی ها در سال1340 آغاز شد. قرارداد میان دانشگاه تهران و کمپانی A.M.F، بسته شد که تمامی عملیات نصب ماشین آلات و وسایل کنترل رآکتور، به عهده این کمپانی و تمامی کارهای ساختمانیِ بنای رآکتور، به عهده مقاطعه کاران ایرانی بود.
در واپسین لحظه های قرارداد، یعنی نصب دستگاه های کنترل رآکتور و همچنین سیستم های تصفیه آب استخر و ماشین آلات تهویه، از ورود کارشناسان ایرانی به محوطه کارگاه جلوگیری به عمل آمد.
قضیه ادامه داشت تا روزی که عملیات نصب ماشین آلات رآکتور پایان پذیرفت و آماده تحویل به مرکز اتمی شد. در این زمان بود که کارشناسان کمپانی A.M.F که برای نصب رآکتور در تهران بودند، بدون دادن کوچک ترین آموزش به کارشناسان مرکز، به کلی خود را کنار کشیدند. آنها امید داشتند که از ناتوانی علمی و فنی کارشناسان مرکز سود جویند و امضای قرارداد دیگری را برای اداره موقت امور رآکتور بر ایران تحمیل کنند.
رآکتور تهران به عنوان نخستین رآکتور اتمی ایران که بیشتر کاربرد آزمایشگاهی و تحقیقاتی داشت، در آبان 1346 مورد بهره برداری قرار گرفت. ظرفیت این رآکتور، پنج مگاوات بود و با سوخت اورانیوم غنی شده 93 درصد که تا سال 1357 از سوی امریکا تأمین می شد، کار می کرد. گروهی کوچک، ولی کارآمد از جوانان باشهامت و آماده به کار ایرانی، قدم پیش نهادند و از مشکلات و امکان مخاطرات نهراسیدند و در مدتی که برای کارشناسان کمپانی امریکایی بسیار غیر منتظره بود، مسائل پیچیده راه اندازی یک رآکتور هسته ای را یکی پس از دیگری پشت سر نهادند. لحظات پرهیجان بهره برداری رآکتور اتمی به دست جوانان ایرانی و بدون کوچک ترین کمک کارشناسان خارجی فرا رسید. با فرا رسیدن این لحظات، فن آوری هسته ای در کشورمان به مرحله جدیدی از گسترش خود پای نهاد.
ایران 1352به عنوان کشوری فاقد فن آوری هسته ای، به پیمان ان پی تی آژانس بین المللی انرژی اتمی پیوست.
یک سال بعد، سازمان انرژی اتمی ایران با نام اختصاری AEOI تأسیس شد و مرکز اتمی دانشگاهی تهران، زیر نظر این سازمان قرار گرفت. در این سال با پرداخت یک میلیارد دلار به فرانسه برای تأسیس غنی سازی اورانیوم، ده درصد سهام شرکت اوردیف خریداری شد. تأسیسات یاد شده، کنسرسیومی از کشورهای فرانسه، بلژیک، اسپانیا و ایتالیا را در برمی گرفت.
آبان همین سال، قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهر با دو واحد 1290 مگاواتی با شرکت زیمنس (KWU) آلمان بسته شد و فروردین سال بعد نخستین کشتی حامل مواد و مصالح نیروگاهی، محموله خود را در بوشهر پیاده کرد. این نیروگاه، در دوازده کیلومتری جنوب شهر بوشهر قرار داد.
تعداد نیروهای شاغل در سازمان انرژی اتمی ایران 1357رشد چشمگیری یافت و در این سال به بیش از 4400 نفر رسید. آغاز بدعهدیهای طرفین قرارداد با ایران، فصلی نو در روابط کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بود که از سال بعد آغاز شد: شرکت آلمانی زیمنس، مجری ساخت نیروگاه اتمی بوشهر، به طور یک طرفه قرارداد ساخت نیروگاه را به حال تعلیق درآورد. این در حالی بود که تا هنگام تعلیق قرارداد، کارهای ساختمانی واحد یک نیروگاه، حدود 85 درصد و کارهای برقی و مکانیکی آن حدود 60 درصد انجام شده بود.
پس از پیروزی انقلاب شکوه مند اسلامی، 1361 با توجه به سیاست های نظام مبنی بر دست یابی به فن آوری صلح آمیز هسته ای، مذاکرات با شرکت زیمنس آلمان برای ادامه تکمیل و راه اندازی نیروگاه ادامه یافت، ولی با وجود آنکه بخش قابل توجهی از هزینه های قرارداد از سوی ایران پرداخت شده بود، آنها اعلام کردند حاضر به ادامه کار نیستند.
ده سال بعد از این ماجرا، آلمانی ها به صراحت اعلام کردند کار در بوشهر را ادامه نخواهند داد، ایران به دنبال جایگزینی برای ادامه کار ساخت نیروگاه روی آورد. این جای گزین، روسیه بود. توافق نامه همکاری های هسته ای ایران و روسیه در سال 1371 (1992) به امضای دو طرف رسید. در ادامه تلاش های کشور برای دست یابی به فن آوری هسته ای، در پی سفر رئیس جمهور وقت، آقای هاشمی رفسنجانی به روسیه، قراردادی برای تأمین مواد اولیه سوخت هسته ای با آن کشور در سال 1372 بسته شد. همچنین قرارداد ساخت دو نیروگاه تحقیقاتی سیصد مگاواتی با چینی ها امضا شد. همچنین چینی ها متعهد شدند برای تأمین مواد اولیه سوخت این نیروگاه ها، پروژه UCF را در اصفهان ایجاد و راه اندازی کنند.
قرارداد ساخت نیروگاه هسته ای هزار مگاواتی آب سبک بوشهر 1374 امضا شد. جالب آنکه مدت اجرای این نیروگاه در قرارداد طرفین پنج سال ذکر شد که متأسفانه تاکنون برای چندین نوبت به تعویق افتاده است.در زمان دولت وقت، جمهوری اسلامی ایران ادامه عضویت در پیمان ان پی تی را پذیرفت. ایران همچنین برای اثبات صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای اش، درخواست بازرسی داوطلبانه از تأسیسات هسته ای را به آژانس بین المللی انرژی اتمی ارائه کرد.
به دلیل فشارهای امریکا، قرارداد تأسیس کارخانه UCF از سوی چینی ها در 1375 فسخ گردید و آنها در مذاکرات فسخ قرارداد حاضر نشدند مبالغی را که به عنوان پیش پرداخت دریافت کرده بودند، بازگردانند. با مذاکرات و پی گیری هایی که انجام شد، توفیق بزرگی برای کشور به دست آمد و ایران افزون بر دریافت اصل پول پرداختی، حدود هفده میلیون دلار نیز به عنوان خسارت و در مجموع 62 میلیون دلار از طرف چینی دریافت کرد.
چهار سال بعد، پس از فسخ قرارداد و با وجود مقاومت های فراوان و نبود باور بسیاری به توانایی متخصصان داخلی، مهندسان و دانشمندان توان گر و مؤمن کشور در یک جهاد علمی شبانه روزی، تصمیم به سرانجام رساندن پروژه UCF گرفتند.
پس از اعلام رسمی دست یابی جمهوری اسلامی ایران به فن آوری هسته ای، در سال 1381 موج تبلیغات روانی بر ضد ایران از سوی امریکا و دیگر متحدان اروپایی اش فزونی یافت. این تبلیغات به باز شدن پرونده ایران در شورای حکّام آژانس بین المللی انرژی اتمی انجامید.
یک سال بعد، پس از گزارش تدوین شده محمد البرادعی، دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی که اصل «بازتاب واقعیت» در آن لحاظ نشده بود و با تأثیرپذیری از جوّ تبلیغاتی امریکا و متحدان اروپایی آن، قطع نامه ای شدیداللحن بر ضد ایران، مبنی بر توقف همه فعالیت های هسته ای و امضای بی قید و شرط و فوری پروتکل الحاقی صادر شد. شورای حکام در 19 ژوئن 2003 (خرداد 82) در بیانیه ای، از تهران خواست پذیرش بدون قید و شرط پروتکل الحاقی 2+93 را در دستور کار قرار دهد. این بیانیه همچنین از ایران خواست ورود مواد هسته ای به سانتریفیوژها را به حالت «تعلیق» درآورد و با بازرسان آژانس برای نمونه برداری های محیطی همکاری کند. بیانیه یاد شده، نخستین درخواست رسمی جامعه جهانی برای «تعلیق» بخشی از فعالیت های هسته ای ایران به شمار می آید.
شهریور همان سال، هم زمان با جنجال آفرینی فراوان غربی ها بر ضد پرونده ایران، در آستانه نشست شورای حکام، گزارش محرمانه ای که قرار بود محمد البرادعی در مورد فعالیت های ایران به شورای حکام ارائه دهد، از پیش در اختیار رسانه های امریکایی ـ صهیونیستی قرار گرفت. با این همه، امریکا موفق نشد حمایتی برای قطع نامه شدیداللحن خود به دست آورد. با مقاومت کشورهای جنبش غیر متعهدها، قطع نامه ملایم تری از سوی امریکا، انگلستان، ژاپن و استرالیا ارائه و تا نهم آبان به ایران فرصت داده شد تا همه موارد خواسته شده از سوی آژانس را برآورده سازد. همچنین از ایران خواسته شد پروتکل الحاقی را بدون قید و شرط امضا و اجرا کند. نیز فعالیت های فرآوری اورانیوم متوقف و اجازه دست رسی نامحدود به اماکن و تأسیسات جمهوری اسلامی ایران به مأموران آژانس داده شود. قطعنامه شهریور 82 (سپتامبر 2003) که آغاز رسمی بحران اتمی ایران شمرده می شود، تهران را ملزم می کرد تمام بخش های چرخه سوخت خود را تعلیق کند. این در حالی است که در مذاکرات سیاسی، هم بلوک اروپا، هم بلوک امریکا و هم روسیه، خواسته ای فراتر از تعلیق را مطرح و بر توقف تمام فعالیت های چرخه سوخت ایران را تأکید می کردند.
15 آبان 1383: سومین دور مذاکره مقامات ایران با مقامات سه کشور اروپایی در پاریس پی گیری شد. برخی دیپلمات های غربی از پذیرش تعلیق مجدد و کوتاه مدت «چند ماهه» از سوی ایران خبر می دادند. این در حالی بود که اروپایی ها خواستار تعلیق نامحدود (دست کم ده سال) از سوی ایران بودند. همین امر سبب شده بود تا گروه مذاکره کننده، از سوی مقامات عالی کشور، صاحب نظران و افکار عمومی تحت فشار باشند.
24آبان 1383: گروه مذاکره کننده، تعلیق کوتاه مدت تأسیسات هسته ای و مجتمع UCF اصفهان را پذیرفت که مورد انتقاد برخی صاحب نظران کشور قرار گرفت. در نامه ای که صبح روز اعلام موافقت ایران با توافق نامه پاریس (24 آبان 1383) به آژانس بین المللی انرژی اتمی نوشته شد، تصریح گردید که ایران، مجتمع اصفهان را به صورت داوطلبانه و کوتاه مدت و صرفا برای «عملیات تبدیل» و نه همه فعالیت های آن «تعلیق» خواهد شد.
تا این که درست همین دو سال پیش بود. یعنی بیستم فروردین 1393 که مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای به مناسبت روز ملی فناوری هستهای، در دیدار با عوامل و مدیران سازمان انرژی اتمی، تقویت اعتماد به نفس ملی عمیق در کشور و زمینه سازی برای پیشرفتهای علمی دیگر را از دستاوردهای هستهای دانستند و تحلیلی حکیمانه از مذاکرات ایران با پنج بعلاوه یک ارائه دادند که در این مقال به بازخوانی بندهایی از آن میپردازیم:
«موافقت با این مذاکرات برای شکستن فضای خصمانه جبهه استکبار بر ضد ایران بود.»
8شهریور 1386بود که گزارش محمد البرادعی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای حکّام آژانس، نقطه عطفی در روند موضوع هسته ای ایران در عرصه بین الملل به وجود آورد.
این گزارش از ردّ ادعای دو ساله امریکا مبنی بر بازفرآوری اورانیوم در ایران، بازرسی موفق بازرسان از آب سنگین اراک، به علاوه اجرای موفق طرح اقدام و رفع ابهام های آژانس در خصوص موضوع پلوتونیوم خبر می داد.
گزارش البرادعی، خشم امریکا و متحدانش را از روند موفقیت آمیز حل موضوع هسته ای ایران برانگیخت و حتی به درگیری لفظی مقامات این کشور و مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی انجامید. با این حال، با تقویت جبهه موافقان راه مذاکره در گروه 1+5، کار تدوین قطع نامه تحریم سوم بر ضد تهران به رغم تلاش های مکرر کاخ سفید، با مانع جدی مواجه شد.
این مطلب در ادامه روند مثبت فعالیت_های هسته ای ایران، از سوی رهبری اعلام شد تا سیر تکاملی آن قطع نگردد. آمریکاییها هم ناامید شده بودند از مخدوش کردن چهره ایران در روابط بین الملل، آذر 1386: شورای اطلاعات ملی امریکا که مجموعه ای از شانزده سازمان اطلاعاتی و امنیتی امریکاست، با انتشار نسخه ای از ارزیابی مربوط به برنامه هسته ای ایران، تأکید کرد کشورمان از پاییز سال 2003، برنامه تسلیحات هسته ای خود را متوقف کرده و تا نیمه سال 2007 آن را از سر نگرفته است. پس از انتشار گزارش سازمان های اطلاعاتی امریکا در مورد مسالمت آمیز بودن فعالیت اتمی ایران، رویکرد سخت افزاری امریکا در قبال ایران، در حال حاضر از دست رفته است و در شرایط تحولات جهانی، ضرورت بازبینی دقیق موضع هسته ای امریکا در قبال ایران از سوی سازمان های بین المللی و قدرت های بزرگ مورد تأکید است. ازاین رو، یک جانبه گرایی امریکا در برابر فعالیت هسته ای ایران، دچار چالش شده است.
«این مذاکرات باید ادامه یابد اما همه بدانند که با وجود ادامه مذاکرات، فعالیتهای جمهوری اسلامی ایران در زمینه تحقیق و توسعه هسته ای به هیچ وجه متوقف نخواهد شد.»
15پیشنه تاریخی و خاستگاه این فرمایش معظم له را باید جستجو کرد در مرداد 1386: در ادامه اجرای طرح اقدام، 15 مرداد هوسویا، مسئول بخش بازرسی های آژانس در رأس هیئتی چهار نفره از کارشناسان فنی آژانس به تهران آمد. در مذاکرات وی با مسئولان سازمان انرژی اتمی، برنامه ای نو برای نحوه نظارت آژانس بر تأسیسات غنی سازی نطنز تدوین شد. موضوعات نظارت بر تأسیسات غنی سازی نطنز، حساس ترین موضوع همکاری های ایران و آژانس است؛ چرا که فعالیت این تأسیسات و موضوع انحراف آن از مسیر صلح آمیز، تنها بهانه کنونی امریکا و هم دستانش برای جنجال آفرینی در پرونده ایران به شمار می آید. بر این اساس، رضایت آژانس از نحوه نظارت بر این تأسیسات، قاعدتا نباید بهانه ای برای بهانه جویان باقی گذارد.
«هیچ یک از دستاوردهای هسته ای نیز تعطیل بردار نیست.ضمن آنکه روابط آژانس بین المللی انرژی اتمی با ایران نیز باید روابط متعارف و غیرفوق العاده باشد.»
مهر 1382: وزیران خارجه سه کشور اروپایی انگلستان، آلمان و فرانسه به تهران آمدند و مذاکرات آنها با طرف ایرانی به «بیانیه سعدآباد» انجامید. بر اساس مفاد این بیانیه، جمهوری اسلامی ایران پذیرفت تا 29 آبان، پروتکل 2+93 را امضا کند. همچنین برای اثبات حسن نیت خود به طرف های اروپایی، فعالیت های غنی سازی را از زمانی که صلاح بداند و برای مدتی که خود تعیین می کند، به حالت تعلیق درآورد. هدف نظام از این توافق، شکستن فشارهای تبلیغاتی امریکا و غرب و کاهش میزان حساسیت جهانی به فعالیت هایش بود. همچنین بدین وسیله، با تشکیل اجماع جهانی بر ضد فعالیت هایش مقابله کرد. گروه مذاکره کننده توانست دامنه تعلیق را از «کل» به «تزریق گاز به سانتریفیوژها» تقلیل دهد. بر اساس توافق نامه سعدآباد، طرف اروپایی اولاً حاضر به پذیرش این اصل شد که حداکثر بر مبنای «تعلیق» کوتاه مدت و نه «توقف» دایمی فعالیت های صلح آمیز ایران مذاکره با تهران را پی گیرد. ثانیا «تعلیق» را به عنوان اقدامی «داوطلبانه» و نه الزام حقوقی قطع نامه بپذیرد و ابعاد آن را بر مبنای «تعریف آژانس» تفسیر کند.
بهمن 1382: کشمکش های تهران، بروکسل، واشینگتن و مسکو، در نهایت به امضای دومین توافق نامه ایران و تروئیکای اروپا در 23 فوریه 2004 انجامید که «توافق نامه بروکسل» نام گرفت. بر اساس این توافق نامه، ایران پذیرفت که ساخت قطعات و مونتاژ سانتریفیوژها را به حالت تعلیق درآورد. در مقابل، تروئیکای اروپا متعهد شد برای بازگشت روابط ایران و آژانس به شرایط عادی و بسته شدن پرونده، در اجلاس ژوئن تمام تلاش خود را به کار گیرد. فراموش نکنیم که ابعاد این «تعلیق گسترده»، در عمل باز هم کمتر از آن چیزی بود که در شهریور 82 از سوی شورای حکام درخواست شده بود.
18اسفند 1382: انتشار مواردی مربوط به سانتریفیوژهای P-2، پلونیوم، پلوتونیوم، آلودگی ها و برخی ابعاد دیگر فعالیت های ایران، نظیر طیف سنج های جرمی، باعث شد تا موج جدید و غیر قابل انتظاری ایجاد شود. در بحران جدید و در شرایطی که اجلاس مارس 2004 (18 اسفند 82) شورای حکّام در پیش بود، بلوک امریکا بار دیگر مسئله ارجاع پرونده به شورای امنیت را تقویت کرد و اتحادیه اروپا و کشورهای بلوک شرق را به انفعال نسبی کشاند. در این وضعیت، آژانس از تهران خواست ابعاد «تعلیق» را گسترش دهد. مدیر کل البته تأکید داشت در صورت گسترش «تعلیق» و همکاری کامل و شفاف ایران با بازرسان، زمینه های فنی و حقوقی لازم برای عادی شدن پرونده در ژوئن 2004 فراهم خواهد شد.
24اسفند 1382: با نظر مسئولان کشور، پروژه تبدیل اکسید اورانیوم (UO2) به کیک زرد و سپس تبدیل آن به تترا فلوراید اورانیوم (UF4) با راه اندازی تأسیسات UCF اصفهان آغاز گردید.
15 فروردین 1383: در نهایت با همت و تلاش شبانه روزی جوانان و دانشمندان ایرانی، ماده UF4 برای نخستین بار در کشور و بدون تکیه بر توان خارجی، به تولید رسید. متخصصان و دانشمندان پرتلاش کشور پس از موفقیت بزرگ در تولید تترافلوراید اورانیوم، با مقام معظم رهبری دیدار کردند و مورد لطف و تفقد ایشان قرار گرفتند و با روحیه مضاعف، مصمم شدند به سرعت به سمت تولید ماده هگزا فلوراید اورانیوم (UF6) که ماده نهایی پروژه UCFاست، حرکت کنند.
خرداد 1383: ایران توانست برای نخستین بار در کشور، ماده UF6 را تولید کند. این کار فوق العاده پیچیده ای بود و به دست یابی به سطوح بالای دانش مهندسی هسته ای نیاز داشت. دست یابی به این فن آوری غرورانگیز، خشم شدید غربی ها را به همراه داشت و حجم سنگینی از تبلیغات بر ضد فعالیت های ایران برپا شد. جالب آنکه در قرارداد فسخ شده با چینی ها، قرار بر این بود که آنها ظرف مدت یازده سال از سال 1372 تا سال 1383 این پروژه را اجرا کنند؛ ولی متخصصان و دانشمندان عزیز کشورمان در جهادی علمی، ظرف مدت چهار سال، از سال 1379 تا سال 1383 این پروژه را اجرا و راه اندازی کردند.
شهریور 1383: تهران در این زمان نه تنها UCF را راه اندازی و قطعه سازی و مونتاژ را آغاز کرد، که در اقدامی، فرآیند تبدیل 37 تن کیک زرد را به گاز هگزافلوراید اورانیوم (مرداد 1383 ـ آگوست 2004) نیز شروع نمود. این تصمیم، چهارمین چالش بزرگ دیپلماسی تعامل گرای ایران با «تعلیق» و مطالبات شورای حکّام بود. بار دیگر شمارش معکوس رسانه های غربی برای گزارش پرونده به نیویورک در اجلاس سپتامبر 2004 آغاز شد. تشدید دوباره بحران، در نهایت به صدور قطع نامه ای در تاریخ 28 شهریور 1383 انجامید که از سوی مدیر کل به عنوان یک «ضرب العجل» معرفی شد. شورای حکام ضمن ابراز «نگرانی عمیق» درباره تصمیمات جدید ایران، از تهران خواست «فورا و به شکل قابل اثبات» تمام فعالیت های مرتبط با غنی سازی را در بخش های گوناگون «تعلیق» کند.
* اگرچه از دانش هسته ای برای تولید انرژی و همچنین در صنعت، بهداشت، کشاورزی، امنیت غذایی و تجارت استفاده می شود اما مهمترین فایده دانش هسته ای در کشور ما تقویت اعتماد به نفس ملی بود.
بهمن 1384: پس از اندکی کش و قوس، با فشار امریکا و با رأی اکثریت کشورهای غربی، در حالی که غیر متعهدها رأی ممتنع دادند، شورای حکام پرونده ایران را به شورای امنیت سازمان ملل فرستاد. پاسخ تهران، بازگشایی تأسیسات نطنز و اراک بود.
بهار 1385: بهار این سال، با یک خبر خوش هسته ای شروع شد. احمدی نژاد در سفر به استان خراسان رضوی و در جوار حرم امام رضا علیه السلام گفت: ایران به چرخه غنی سازی اورانیوم در تأسیسات نطنز دست یافته و این نخستین دستاورد مقاومت است.
تیر 1385: شورای امنیت، مفتضح ترین قطع نامه تاریخ این سازمان بین المللی را صادر کرد. در حالی که کشور لبنان زیر آتش رژیم صهیونیستی می سوخت و امریکا پی در پی قطع نامه های درخواست آتش بس را وتو می کرد، این شورا با اجماع، قطع نامه ای غیر الزام آور برای تعلیق فعالیت های هسته ای ایران صادر کرد و برای این مسئله به ایران اولتیماتوم داد.
دی 1385: شورای امنیت به رهبری امریکا، دومین قطع نامه را بر ضد ایران صادر کرد. در قطع نامه 1737 که در آخرین روزِ کاری سال 2006 میلادی صادر شد، از ایران خواستند فعالیت های هسته ای را تعطیل کند و صنایع هسته ای و موشکی ایران شامل تحریم غرب شد. البته احمدی نژاد این قطع نامه ها را کاغذپاره خواند.
20فرودین 1386: رئیس جمهور برای دومین بار سران نظام را به نطنز فراخواند تا خبر خوش هسته ای را اعلام کند: ایران به غنی سازی صنعتی دست یافته است. در نطنز بود که احمدی نژاد برای نخستین بار مسئله هسته ای را رو به پایان خواند. در حالی که اروپا، امریکا و رسانه های وابسته به آنها به چشم تردید در این موفقیت می نگریستند، گزارش البرادعی مبنی بر راه اندازی هزاران دستگاه سانتریفیوژ در نطنز، فصل الخطاب همه تردیدها گردید.
1 تیر 1386: علی لاریجانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی و محمد البرادعی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی در اول تیر در مذاکراتی در وین، بر سر امکان حل ابهام های باقی مانده میان ایران و آژانس در فرصتی دو ماهه به توافق رسیدند. این پیشنهاد که از سوی تهران به عنوان راه کار موضوع هسته ای ایران مطرح شده بود، در سومین دور مذاکرات لاریجانی با خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و نماینده گروه 1+5 نیز مورد توافق دو طرف قرار گرفت.
2 مرداد 1386: در نشست وین، طرف ایرانی به طور داوطلبانه با درخواست آژانس مبنی بر بازدید از رآکتور آب سنگین اراک موافقت کرد.
8 مرداد 1386: بازرسان آژانس پیرو توافق به عمل آمده، در تاریخ 8 مرداد از تأسیسات رآکتور آب سنگین اراک بازدید کردند.
29مرداد 1386: دومین نشست هیئت های ایرانی و آژانس به سرپرستی وعیدی و هاینونن، 29 مرداد در تهران برگزار و در آن جزئیات طرح اقدام تا مرحله پایانی، نهایی شد. مقرر شد آژانس تا تاریخ 9 شهریور (3 اوت) همه پرسش های باقی مانده را درباره مسئله سانتریفیوژهای P1 و P2 به تهران ارائه کند.
2و 3 مهر 1386: در پی گزارش تابستانی البرادعی، موضوع سانتریفیوژها، دومین موضوع محوریِ طرح اقدام، گشوده شد. در این راستا، کارشناسان فنی و حقوقی آژانس دوم و سوم مهرماه در گفت وگو با مسئولان هسته ای ایران در سازمان انرژی اتمی، گام هایی اساسی برای حل این موضوع برداشتند.
7 تا 10 آبان 1386: هیئت آژانس بین المللی انرژی اتمی، روز دوشنبه 7 آبان وارد تهران شد و تا روز پنج شنبه 10 آبان، طولانی ترین دور مذاکرات ایران و آژانس در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی شکل گرفت. مذاکرات تکمیلی وعیدی و هاینونن، با حدود پانزده ساعت گفت وگو در هفت نشست کاری، تا غروب روز پنج شنبه (10 آبان) پایان یافت. مذاکرات ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی در حل موضوع سانتریفیوژها به عنوان دومین مرحله اجرای طرح اقدام در تهران پایان یافت و آغاز مرحله سوم طرح و مذاکره بر سر موضوع منشأ آلودگی های اورانیومی در دانشکده فنی دانشگاه تهران، به بعد از نشست آتی شورای حکّام موکول شد
* هر عاملی که بتواند این ترفند دشمن را باطل کند، عاملی اساسی برای رشد ملی و حرکت عظیم یک ملت خواهد بود.یکی دیگر از برنامه های جبهه جهانیِ مقابل انقلاب اسلامی، که تلاش زیادی هم برای آن انجام داده، تأثیرگذاری بر سیاستهای کلان و مقهور کردن اراده مدیریت سیاسی کشور است اما جبهه استکبار تا به امروز در این برنامه، شکست خورده و در آینده هم به لطف الهی شکست خواهد خورد.
3تیر 1384: در فاصله توافق نامه پاریس و مذاکرات فشرده ایران با آژانس و سه کشور اروپایی، مشخص شد که تروئیکای اروپایی به چیزی کمتر از تعلیق همیشگی فعالیت های هسته ای ایران راضی نمی شود. آنها با پی گیری سیاست چماق و هویج، درصدد تحمیل دیدگاه های خود به ایران و انجام ندادن تعهدات خود در خصوص بستن پرونده ایران بودند. در حالی که غربی ها حضور کم رنگ مردم در انتخابات و انتخاب رئیس جمهوری با پشتوانه آرای ضعیفی را انتظار می کشیدند و ادامه مذاکرات را به بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران موکول کرده بودند، دکتر محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری ایران برگزیده شد. او در نخستین کنفرانس خبری خود گفت: غرب باید از برج عاج پایین بیاید و به ملت ایران احترام بگذارد.
10 مرداد 1384: سه کشور اروپایی با یک هفته تأخیر از مهلت مقرر، بسته پیشنهادی خود را به مقامات ایران ارائه کردند. آنها برای چندمین بار اساسی ترین حقوق ایران را نادیده گرفتند و بر تعلیق بلندمدت تأسیسات هسته ای ایران تأکید کردند. پس از اثبات ناکارآمدی اروپا و بی فایده بودن مذاکرات و اعتمادسازی های صورت گرفته، جمهوری اسلامی ایران در نامه ای به آژانس بین المللی انرژی اتمی، تصمیم خود را به از سرگیری فعالیت تأسیسات UCFاصفهان اعلام کرد. این نامه پس از ارائه تاریخچه ای از پرونده هسته ای کشور، استدلال می کند که ایران پس از انجام همه اقدامات اعتمادساز و نشان دادن حداکثر حسن نیت از خود، به اعمال حقوق خود در چارچوب معاهده «ان پی تی» روی آورده است.
شهریور 1384: دکتر احمدی نژاد به عنوان یک رئیس جمهور ناشناخته به نشست عمومی سازمان ملل رفت. او در نیویورک دعای فرج خواند و پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم هسته ای را در خاک ایران به کشورهای جهان ارائه کرد.
* موضوع هسته ای، یک نمونه از مسائلی است که تلاش کردند، به بهانه آن، بر ضد نظام اسلامی فضاسازی و دروغ پردازی کنند. حتی اکنون که با توجه به حکم شرعی و عقلی و سیاسی، مسلّم شده است که جمهوری اسلامی ایران به دنبال سلاح هسته ای نیست، مقامات امریکایی هرگاه که در مورد موضوع هسته ای صحبت می کنند، با اشاره و یا تصریح، موضوع سلاح هسته ای را نیز بیان می کنند، در حالیکه خودشان هم می دانند که نداشتن سلاح هسته ای، سیاست قطعی جمهوری اسلامی ایران است. هدف آنها این است که با این بهانه، فضای بین المللی را بر ضد ایران حفظ کنند و بر همین اساس بود که با طراحی جدید دولت برای مذاکره درخصوص موضوع هسته ای موافقت شد تا این جوّ جهانی شکسته و ابتکار عمل از طرف مقابل گرفته شود و حقیقت نیز برای افکار عمومی دنیا مشخص شود. مذاکرات به این معنا نیست که جمهوری اسلامی ایران از حرکت علمی هسته ای خود کوتاه خواهد آمد. پیشرفتها و دستاوردهای هسته ای که تا به امروز به دست آمده اند، در واقع بشارت و مژده ای برای ملت ایران است که می توانند راههای منتهی به قله های رفیع علم و فناوری را بپیمایند، بنابراین حرکت علمی هسته ای، به هیچ وجه نباید متوقف و یا حتی کُند شود. هیچیک از دستاوردهای هسته ای کشور قابل تعطیل شدن نیست و کسی هم حق معامله برروی آنها را ندارد و کسی هم این کار را انجام نخواهد داد.
رهبر انقلاب اسلامی خطاب به متخصصان و دانشمندان هسته ای گفتند: راهی را که شما آغاز کرده اید باید با جدیت و قدرت تمام ادامه یابد زیرا کشور نیازمند پیشرفت در علم و فناوری بویژه فناوری هسته ای است. اگر حرکت علمی در فناوری هسته ای با قدرت و جدیت ادامه یابد، طیف متنوعی از فناوریها، با شتاب، بوجود خواهد آمد، بنابراین مطلقاً در زمینه حرکت علمی هسته ای، امکان توقف و یا کُند شدن وجود ندارد. در هر زمینه ای که زیرساخت های لازم وجود داشته باشد، دانشمندان جوان کشور قادر به کارهای خیره کننده و شگفت آور هستند.
خدا آن ملتی را سروری داد
که تقدیرش بدست خویش بنوشت
به آن ملت سروکاری ندارد
که دهقانش برای دیگران کشت
اقبال لاهوری