کد خبر: ۱۸۶۸۶
تاریخ انتشار: ۲۳:۰۳ - ۰۹ آذر ۱۳۹۰

پیروز و مغلوب «جنگ سفارتخانه ها» کیست؟

هرزمان قرار بوده خدشه ای به رابطه ایران و دولت فخیمه وارد آید سیل رایزنی ها و پیغام و پسغام های انگلیسی برای جلوگیری از این اتفاق سرازیر می شد تا جایی که حتی آنها در زمانی حاضر شدند برای جلوگیری از کاهش رابطه ، فعالیت های BBC را در ایران محدود کنند.

بعد از حرکت خودجوش دانشجویان در تسخیر سفارت انگلیس، این کشور در تکاپویی عجولانه بعد از نطق های آتشین علیه ایران اقدام به فراخواندن دیپلماتهای خود از ایران کرد و سفارت ایران در لندن را نیز تعطیل نمود و به دیپلماتهای ایران 48 ساعت فرصت داد تا خاک انگلیس را ترک کنند.

اگرچه وزارت خارجه ما از این اتفاق ابراز تاسف کرد و رسما اعلام شد که این حرکت خودجوش بوده و البته اقدامات نیروی انتظامی هم چنین چیزی را نشان می دهد اما مسئولان دولت لندن برای نشان دادن ابهت خود وعده دادند که محکم با این اتفاق برخورد می کنند که در اولین اقدام نیز عنوان کردند سفارت ایران را لندن را تعطیل می کند.

ایران هم در خبری که منتشر شده احتمالا" دیپلماتهای انگلیس را اخراج می کند تا پاسخی به قطع یکطرفه رابطه به انگلیس داده باشد.
با این روال قاعدتا سفارت ایران و انگلیس تعطیل خواهند شد اما این روند به راستی به ضرر کدام طرف تمام خواهد شد؟

با تسخیر سفارت آمریکا در ایران همگان شاهد بودند که علیرغم هزینه های ظاهری که به ایران وارد شد در مقابل این آمریکا بود که بزرگترین ضربه را تجربه کرد. این اتفاق در زمانی رخ داد که افول «ابرقدرت» هنوز نمایان نشده بود و تصاویر دیپلماتهای چشم و دست بسته و مستاصل مانند پتک بر ابهت آمریکا وارد آمد.

اما این همه ضرر آمریکا از «انقلاب دوم» ملت ایران نبود. وقتی کارتر برای مرهم گذاشتن بر غرور شکسته آمریکایی ها دستور قطع رابطه با ایران را صادر کرد، گمان نمی کرد که با این کار بزرگترین پایگاه خود در ایران را از دست می دهد و روزی این اقدام تبدیل به پاشنه آشیل آمریکا در ایران شود.

نکته جالب در این اتفاق این بود آمریکا دیگر نمی توانست با حضور در ایران درک مستقیم و درستی از وقایع کشورمان داشته باشد و بالطبع استراتژی درستی را برای مقابله با رقیب تازه وارد بکار گیرد؛ موردی که بارها از سوی کارشناسان آمریکایی به دولت این کشور گوشزد شده است که رژیم ایالات متحده به دلیل «عدم حضور» در ایران نمی تواند درک درستی از مسایل کشورمان داشته باشد و باید در این مورد فکری کرد؛ مشکلی که طبعا خسارت بزرگی برای آمریکا محسوب می شود.

این مطلب البته توسط افراد دیگری هم مطرح شد. "ماتیو گولد " سفیر یهودی تبار انگلیس در اسراییل که سابقا به مدت 30 ماه در سفارت انگلیس در تهران به عنوان دیپلمات مشغول به کار بود در مصاحبه با روزنامه صهیونیستی هاآرتص گفت: "من پس از پایان ماموریتم در ایران مستقیما به واشنگتن رفتم (به عنوان مشاور سیاست خارجی بریتانیا و نماینده کمیته مشترک اطلاعاتی بریتانیا در آمریکا) و مدت های زیادی با (مقامات و کارشناسان اطلاعاتی و سیاسی) آمریکا درباره ایران گفتگو کردم چرا که با توجه به عدم حضور دیپلماتیک آمریکا در ایران ، یکی از مشکلات عمده واشنگتن این است که افرادی با تجربه زندگی در ایران ندارند که به طور درست آنچه که در آنجا (ایران) می گذرد را برای آنها تحلیل کند."
 
این مشکل همواره برای آمریکا وجود داشت بطوریکه انگلیس توانست با استفاده از حضور خود در ایران و خلا آمریکا در این مورد بارها رفیق شفیق خود را سرکیسه کند.
 
این وضعیت تا آنجا پیش رفت که هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا برای جبران این خسران وقتی دید که مذاکره با ایران به نتیجه نرسید پیشنهاد «سفارت مجازی» را مطرح نمود.
 
اما حالا گویا قرار است اتفاق مشابهی این بار برای انگلیس بیفتد تا شریک خبیث شیطان بزرگ نیز دستش از ایران کوتاه شود. البته برقرار ماندن رابطه برای بریتانیا مهم بوده و هست چراکه هرزمان که قرار بود خدشه ای به رابطه ایران و دولت فخیمه وارد آید سیل رایزنی ها و پیغام پسغام های انگلیسی ها برای این جلوگیری از این اتفاق سرازیر می شد تا جایی که حتی آنها در زمانی حاضر شدند برای جلوگیری از کاهش رابطه فعالیت های بی بی سی را در ایران محدود کنند و به نظر می رسد این بار نیز نخواهند گذاشت موضوع قطع رابطه بیش از این کش پیدا کند تا مجبور نباشند مانند ماجرای میکونوس راه رفته را بازآیند.
 
همه می دانند که مبادلات ایران با انگلیس آنقدر نیست که قطع رابطه بتواند برای ما مشکل خاصی را بوجود آورد و غربی ها هم فقط روی جنگ روانی و تبلیغاتی آن حساب باز کرده اند ولی این قطع رابطه می تواند انگلیس را از یک امتیاز بزرگ یعنی حضور در ایران، محروم کند.
امتیازی که سالها بود که دلسوزان انقلاب نسبت به آن هشدار می دادند و از مراجع رسمی می خواستند که دست انگلیس را از کشورمان کوتاه کنند و امروز این اتفاق با حرکت خودجوش دانشجویان آرمانگرای ایران بوقوع پیوست و بهانه ای شد تا دولت انگلیس سفارت خود را در ایران تعطیل کند.
 
نکته دیگر اینکه پرداختن رسانه ها به این ماجرا مشکل دیگری را هم برای انگلیس و شرکایش ایجاد می کند. حمله به سفارتخانه کشورهای استعمارگر به دلیل توانایی معترضان در نشان دادن اعتراض خود بصورت مستقیم در خاک آن کشور(طبق قوانین بین المللی سفارت هر کشور جزو خاک آن کشور است) به زودی تبدیل به الگویی فراگیر در منطقه خواهد شد و انقلابیون منطقه را برای تکرار آن در کشورهای خود تحریک می کند؛ یعنی اتفاقی که چندی پیش برای سفارت اسراییل در مصر افتاد می تواند برای سفارتخانه های استعمارگران دیگر نیز تکرار شود که قطعا روباره پیر و آمریکا در صدر این لیست قرار خواهند گرفت.
 
انتهای مقاله/ص

نظرات بینندگان