کد خبر: ۵۶۹۲۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۴ - ۲۵ خرداد ۱۳۹۳
به نام وحدت‌گرایی، به کام افراط

آقای هاشمی! از تکفیری‌ها تبری بجویید نه از جمهوری اسلامی

بازخوانی این مطلب در روزهایی که شیعیان در تب و تاب درگیری‌های عراق هستند، بسیار عجیب است.
پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، هفته گذشته دست به بازخوانی مصاحبه وی با روزنامه جمهوری اسلامی در سال ۹۲ زده است.

در این گفت‌وگو، هاشمی رفسنجانی با بیان اینکه نباید تریبون‌های جمهوری اسلامی به دست افراطیون باشد، به گلایه آیت الله سیستانی در همین ارتباط اشاره کرد و افزود: «ایشان به من گفتند شما در آنجا کارهایی می‌کنید که تاوان آن را مقلدین ما در کشورهای عربی می‌دهند.»

اگر دست افراطیون را از تریبون‌هایمان کوتاه کنیم و حکومت خودش را از این مسایل جدا کند مابا کسی دعوا نداریم. مگر شیعه‌هراسی از کجا شروع شد؟ مگر شیعه‌هراسی از کجا شروع شد و شدت گرفت؟ چرا در این هفت، هشت سال اخیر -دوران احمدی نژاد- اینقدر شدت گرفت؟ چرا تابه حال شیعیان چنین مشکلاتی را نداشتند.

آیت‌الله سیستانی به من گفتند شما در آنجا کارهایی می‌کنید که تاوان آن را مقلدین ما در کشورهای عربی می‌دهند و شیعیان ما تحت فشارند. بله ما هم افراطی شیعه داریم و هم افراطی سنی. کشورهای اهل سنت افراطی‌های خود را مهار کنند و ما هم افراطی‌ها را مهار می‌کنیم.

به گزارش شیرازه، تریبون مستضعفین نوشت؛ هرچند ظاهراً سخنان آقای هاشمی رفسنجانی، در باب وحدت‌گرایی و لزوم دوری از افراط و تکفیر صحیح باشد، اما چند نکته در این‌باره به نظر می‌رسد:

۱- استدلال آقای هاشمی چنان سیاست‌زده است که بعید است کسی ربط جدی میان احمدی‌نژاد و موضوع افراط مذهبی بیابد. مگر در دوره احمدی‌نژاد چه اتفاقی در این حوزه افتاده بود که باید حتی رواج افراط‌گرایی به احمدی‌نژاد و دوران او مستند شود؟ آیا این جز سیاست‌زدگی در تحلیل و دوری از واقع است؟ اینکه شیعه‌هراسی را به دوران احمدی‌نژاد و چند سال اخیر محدود کنیم، یا ناشی از بی‌اطلاعی است یا غرض‌ورزی یا …؟!

۲- رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، بارها بر این نکته تاکید کرده‌اند که تکفیرگرایی در میان شیعیان (همچنان که در میان اهل سنت نیز) باید مهجور شوند و توهین به مقدسات اهل سنت حرام است و … اما چگونه است که آقای هاشمی به لزوم جدایی حکومت از افراط‌گرایی حکم می‌دهند؟ آیا حکومت در اختیار افراطیون است؟ شواهد این امر کجاست؟

۳- آیا شیعه‌هراسی صرفاً امری است که به خود شیعیان بازگشت کند یا دست‌هایی در غرب و در میان تکفیری‌هایی که خود را به اهل سنت منتسب می‌خوانندً هم وجود دارد؟ ظهور افرادی همچون ابومصعب زرقاوی چه ربطی به حکومت ما دارند؟

۴- آقای هاشمی به این سئوال پاسخ دهند که مواضع سیاسی ایشان چگونه در سال‌های اخیر مورد استناد و حمایت جریانات تکفیری قرار دارند. آیا لازم است شواهد ارائه کنیم؟ مثلاً مطالب منقول از آقای هاشمی در یکی از این سایت‌ها ضدانقلاب و تکفیری اینجاست: http://goo.gl/15GMYC )

۵- آقای هاشمی حتماً خودشان هم توجه دارند که این استدلال ایشان چقدر شبیه همان تکفیری‌هایی است که برای توجیه رفتارهای غیرانسانی خود به نادرستی رفتار حکومت ایران استناد می‌کنند. آیا واقعاً آن استدلال‌ها صحیح است؟ اگر استدلال آنها درست است، این استدلال مربوط به ده سال اخیر نیست و آنها به همه سال‌های بعد از انقلاب اسلامی این را تعمیم می‌دهند. آیا در دوران آقای هاشمی رفتارها در نسبت با اهل سنت به عدالت بوده است یا آنکه در آن دوران هم ….؟؟

۶- بازخوانی عجیب این مطلب در روزهایی که شیعیان در تب و تاب درگیری‌های عراق و کشتار شیعیان در آن سرزمین‌ها می‌سوزند، بسیار عجیب است. خصوصاً آنکه مرجع بزرگوار مردم عراق، آیت الله سیستانی، اعلام جهاد علیه افراط‌گرایان و داعشی‌ها کرده‌اند. آیا این برخورد آیت الله سیستانی بیشتر از آن همه افراط دوران احمدی‌نژاد (به تعبیر شما) نمی‌تواند به درگیری مذهبی منجر شود؟

آقای هاشمی مراقب باشید که برائت‌جویی‌تان از تکفیری‌های شیعه، به برائت‌جویی از جمهوری اسلامی شبیه‌تر نباشد!

نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۳
0
اقای هاشمی واقعا دیگه قاطی کردید!!!
جای تاسف داره