برنامههای نخستین نامزدهای اولین ریاست جمهوری چه بود؟
به گزارش سرویس اجتماعی شیرازه، سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ در جمهوری اسلامی ایران برگزار شد و نامزدها در مناظره تلویزیونی درباره برنامههای انتخاباتی خود به اظهار نظر پرداختند. در نخستین انتخابات ریاست جمهوری برنامه نامزدها نیز جالب بود و جالبترین برنامه به صادق قطب زاده تعلق داشت که در فروردین ۱۳۶۱ و در پی کشف نقشه یک کودتا و اقدام برای ترور امام دستگیر و در پی محاکمه به اعدام محکوم شد. او در برنامه انتخاباتی خود هماهنگی کامل با رهبر انقلاب را خواستار شد. درباره نوع تبلیغات و موضوع تبلیغات با مصطفی جوان، پژوهشگر و تاریخپژوه به گفتوگو نشستیم که اینجا میخوانیدش:
در ارتباط با چگونگی برگزاری انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری برایمان بگویید.
لازم است با یک مقدمه وارد بحث بشویم. پس از ورود امام خمینی به ایران، یکی از مهمترین مسائل کشور انتخاب دولت بود. امام طی سخنرانی در بهشتزهرا، دولت بختیار را بهشدت مورد حمله قرار داد و آن را غیرقانونی دانست و خواستار تشکیل دولت شد.
روز ۱۵ بهمن ۵۷ در مدرسه علوی، محل سکونت موقت امام، بازرگان رسماً مأمور تشکیل کابینه شد. از لحاظ فکری و ایدئولوژیکی، میان دولت موقت با نیروهای انقلابی و نهادهای انقلاب، تفاوت آشکاری وجود داشت. با تسخیر سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۵۸ توسط دانشجویان پیرو خط امام، دولت موقت استعفا داد.
پس از استعفای دولت موقت، تا انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی که منجر به تشکیل اولین دولت رسمی در جمهوری اسلامی میشد، فاصلهای چند ماهه وجود داشت. در این شرایط، به حکم امام، شورای انقلاب مأمور تشکیل کابینه شد. در این زمان شورای انقلاب علاوه بر کارکردهای تقنینی و نظارتی، عهدهدار مسئولیتهای اجرایی دولت نیز بود.
شورای انقلاب در ۲۸ آذر ۱۳۵۸ قانون انتخابات ریاستجمهوری را شامل ۳۷ ماده تصویب و تاریخ برگزاری آن را ۵۸/۱۱/۵ اعلام کرد. در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۵۸ ثبتنام از داوطلبان ریاست جمهوری آغاز شد. در این دوره از انتخابات ۱۲۴ نفر با حضور در وزارت کشور ثبتنام کردند.
امام خمینی در دیدار گروهی از دانشجویان پیرو خط امام، تعداد افراد ثبت نام شده برای ریاست جمهوری را زیاد دانست و این مسأله را باعث اخلال در ریاست جمهوری بیان کرد.
ایشان برخی از افراد ثبت نام شده را عضو گروههای منحرف و تعدادی دیگر را ناشناس دانست و در مجموع شروط متعددی را برای ریاست جمهوری برشمرد: ۱ـ تعهد به اسلام ۲ـ سابقه خوب چه قبل و چه بعد از انقلاب ۳ـ پیوسته به هیچ طرفی نباشد؛ نه شرقی و نه غربی و نه غربزده و نه شرق زده باشد ۴ـ مسلمان و پیرو احکام اسلام، ۵ـ ملی و دلسوز و خدمتگزار به ملت ۶ـ عدم ورود به رژیم گذشته ۷ـ عدم وابستگی به رژیم گذشته ۸ـ معتقد به ولایت فقیه ۹ـ معتقد به قانون اساسی ۱۰ـ عدم وابستگی به اجانب. پس از این سخنان، کمیته نظارت بر تبلیغات ریاست جمهوری به ریاست موسوی خوئینیها تشکیل شد و با همکاری وزارت کشور و با کسب اجازه از امام، پس از بررسی صلاحیتها، ۱۰ نفر را به عنوان کاندیداهای نهایی معرفی کرد.
آن ۱۰ نفری که نامزد ریاست جمهوری شدند، چه کسانی بودند؟
این ۱۰ نفر عبارت بودند از: جلالالدین فارسی، سیدابوالحسن بنیصدر، سیداحمد مدنی، صادق قطبزاده، کاظم سامی، مسعود رجوی، داریوش فروهر، محمد مکری، صادق طباطبایی و حسن ابراهیم حبیبی.
برنامههای تبلیغی کاندیداها چه بود؟
هریک از کاندیداها برنامههای تبلیغی خاص خود را داشتند. جلالالدین فارسی برنامه کاری خود را برانداختن نظام طبقاتی و تلاش برای رابطه میان ثروتمندها و توده گرسنه، انتقال ثروت به بخشهای محروم و عقبمانده و تبدیل ارتش به یک امت مسلح و تشکیل ارتش مقاومت، خارج کردن ارکان اجرایی از خدمت یک طبقه یا بخشی از جامعه و رسیدن به ملت خودگردان و خودمدیر، ایجاد دستگاه اجرایی متناسب با هدفهای انقلاب و قانون اساسی یعنی انقلاب اداری و سرکوبی تمام گروههایی که علیه انقلاب فعالیت مسلحانه میکنند، عنوان کرد.
صادق قطبزاده در تبلیغاتش، هماهنگی کامل با رهبر انقلاب، مشارکت فعال زنان در اداره جامعه، بهرهبرداری و بهکارگیری نیروی جوانان برای سازندگی کشور، برقراری و استقرار نظامی بر پایه اصول اسلامی، از بین بردن تمرکز برنامهریزی و استقرار نهادهای شورایی، مبارزه با هر نوع سلطهگری و غارتگری، ایجاد کار خلاق و سازنده، استفاده هرچه بیشتر از نیروی فعال زنان، قائلشدن اولویت برای صنایع مادر، قائلشدن اولویت برای کشاورزی، تأمین مسکن مناسب برای همه اقشار، ایجاد یک نظام آموزشی اسلامی و ایجاد امکانات هرچه بیشتر آموزش و پرورش را عنوان کرد.
برنامههای تبلیغی داریوش فروهر عبارت بود از: فراهم کردن استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، گسترش آزادیهای فردی و اجتماعی، همبستگی ملی، ملی کردن بازرگانی خارجی و بازرگانی داخلی ایران را در خدمت رشد سریع اقتصاد و اشتغال در آوردن، گردش سرمایههای ملی، عدالت برای هر ایرانی در همه زمینهها، نظم و کار برای پیشرفت کشور.
برنامههای تبلیغی طباطبایی بهشرح زیر بود: عملکردن در چارچوب قانون اساسی، حفظ وحدت ملی، آزادی ابراز عقیده در عین مقابله با گروههایی که قصد سوء استفاده دارند، توزیع قدرت و ثروت به شکل عادلانه توسط دولت، استفاده از نیروی فعال بیکار، تغییر سیستم مالیاتی کشور، اصول سیاست خارجی مبتنی براساس آزادی و آزادگی و سه رکن استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت، حمایت از جنبشهای آزادی بخش مسلمان و غیرمسلمان دنیا، عدم تبعیض درباره زنان در فعالیتهای اجتماعی
برنامههای ریاست جمهوری سامی عبارت بودند از: استقرار نظام شورایی، ملی کردن طب، تشکیل ارتش مقاومت، ایجاد تولید هرچه بیشتر در خدمت صنعت و کشاورزی، مبارزه با فئودالیسم، نفی هرگونه قرارداد سلطهجویانه، تأمین آزادیها و حمایت از حقوق مستضعفان، ریشهکن کردن بیسوادی و تأمین وسایل آموزش و پرورش رایگان برای همه ملت، حمایت از حقوق زن در برابر وظایفی که در جامعه برعهده میگیرد، تأمین آزادی مطبوعات و نشریات و کتب و حذف سانسور
برنامههای تبلیغاتی مدنی عبارت بودند از: مشارکت زنان برای ساخت ایرانی آباد، حفظ یکپارچگی ایران و در عین اداره مناطق کشور توسط افراد بومی، توسعه کشاورزی و افزایش زمینهای زیر کشت ایران از یک چهاردهم به یک هشتم، حفظ آزادی و حاکمیت قانون بر کشور، تلاش برای توسعه اقتصادی و رهایی از وابستگی اقتصادی به استعمارگران، استقلال و آزادی جمهوری اسلامی بهعنوان مشی سیاست خارجی.
حسن حبیبی نیز توجه به حل مشکلات اقتصادی، اصلاح مؤسسات آموزش عالی، تقسیم عادلانه ثروت بین همه مردم اقوام ایرانی و اداره امور هر منطقه توسط افراد محلی را از برنامههای خود عنوان کرد.
مسأله تأیید صلاحیت بعضی از کاندیداها از مسائل اصلی در این مقطع بود. تایید صلاحیت کاندیداها چگونه بود؟
بله. یکی از موضوعات مورد مناقشه بحث بر سر تأیید صلاحیت مسعود رجوی به عنوان کاندیدای سازمان مجاهدین خلق ایران بود. رجوی از جمله کسانی بود که هنگام رفراندوم قانون اساسی به این قانون رأی نداده بود.
وجود نام مسعود رجوی در میان فهرست نهایی کاندیداهای تأیید صلاحیت شده موجب واکنش شدید برخی از گروههای اسلامگرا مانند فدائیان اسلام شد. در این زمان طبق استفتایی که از امام شد، ایشان پاسخ دادند: «بسم الله الرحمن الرحیم کسی که به قانون اساسی رأی مثبت نداده، صلاحیت رئیس جمهوری ایران را ندارد»
متعاقب این پیام، مسعود رجوی از انتخابات کنارهگیری کرد. با این حال رد صلاحیت رجوی منجر به اعتراضاتی از سوی برخی افراد از جمله بنیصدر شد.
احزاب و جریانهای سیاسی از کدام کاندیداها حمایت کردند؟
با مشخص شدن کاندیداهای ریاست جمهوری هر یک از احزاب و جناحهای سیاسی از کاندیدایی خاص حمایت کردند. حزب جمهوری اسلامی و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، جلالالدین فارسی را بهعنوان کاندیدای مورد نظر خود معرفی کردند، اما در ادامه کار، ایرانیالاصل بودن جلالالدین فارسی مورد اعتراض قرار گرفت. از این نظر که او پدرش افغانی است و حتماً یک ایرانیالاصل باید رئیسجمهور شود. امام نیز که مایل نبود اولین انتخابات ریاست جمهوری با تردید و شبهه برگزار شود، با کنارهگیری جلالالدین فارسی موافقت کرد.
جلالالدین فارسی نیز طی پیامی خطاب به مردم در روز ۲۵ دی ماه کنارهگیری خود را از دور رقابتهای انتخاباتی رسماً اعلام کرد. او در این پیام با اشاره به اینکه پدرش ۸۰ سال پیش از هرات به مشهد آمده، اما شناسنامه ایرانی نگرفته و از گذرنامه افغانی استفاده میکرده، اظهار داشت که خود او در مشهد به دنیا آمده و شناسنامه ایرانی دارد. حزب جمهوری، پس از برکناری جلالالدین فارسی از نامزدی دکتر حسن حبیبی حمایت کرد. جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز از حسن حبیبی حمایت کردند.
در کنار حزب جمهوری اسلامی سایر احزاب نیز به تبلیغ و معرفی کاندیداهای خود پرداختند. کاظم سامی و صادق طباطبایی و صادق قطبزاده از نهضت آزادی ایران، داریوش فروهر از حزب ملت ایران و ائتلافی با جبهه ملی، دریادار سیداحمد مدنی استاندار خوزستان پای بهعرصه رقابت گذاشتند. سازمان مجاهدین خلق نیز مسعود رجوی را به عنوان کاندیدای خود معرفی کرد امابهدلیل رأی ندادن رجوی بهقانون اساسی وی از دور انتخابات خارج شد.
مهمترین فرد در میان نامزدها سیدابوالحسن بنیصدر بود که از سوی برخی اعضا جامعه روحانیت مبارز تهران و برخی از آیات و مراجع، گروههای سیاسی چپ و ملیگرا حمایت میشد. البته در جامعه روحانیت در مورد انتخاب بنیصدر، اختلافاتی وجود داشت. عدهای از بنیصدر حمایت میکردند و گروهی نیز طرفدار کاندیداتوری حسن حبیبی بودند که در مجموع اکثریت جامعه روحانیت، نظرشان روی بنیصدر بود و نهایتاً نیز او را به عنوان کاندیدای خود معرفی کردند.
سیدابوالحسن بنیصدر فرزند آیت الله سیدنصرالله بنیصدر در دوم فروردین ۱۳۱۲ در روستای باغچه واقع در ۱۶ فرسخی شهر همدان به دنیا آمده بود. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در همدان و تهران سپری کرد و در زمان ملی شدن نفت بنیصدر به مبارزین این نهضت پیوست. بنیصدر در سالهای ۱۳۳۸ و ۱۳۳۹ با مسجد هدایت ارتباط داشت و در جلسات درس آیت الله طالقانی شرکت میکرد.
بنیصدر در مؤسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران و سپس در رشته اقتصاد دانشکده حقوق به تحصیل پرداخت. وی از آذر ماه ۱۳۴۲ تا ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ که همراه امام به ایران آمد، به مدت ۱۵ سال در فرانسه اقامت کرد. وی در این زمان به تحصیل در جامعهشناسی اقتصاد از دانشگاه سوربن مشغول بود.
بنیصدر در فرانسه به عضویت جبهه ملی دوم شاخه اروپا در آمد. به دنبال فروپاشی، جبهه ملی دوم، سومین جبهه شکل گرفت و ابوالحسن بنیصدر به همراه ناصر تکمیل همایون، جبهه ملی سوم اروپا را تشکیل دادند.
بنیصدر که پس از پیروزی انقلاب به ایران آمده بود، بعد از تشکیل شورای انقلاب به عضویت این شورا درآمد و در مجلس خبرگان قانون اساسی نیز به عنوان نماینده مردم تهران انتخاب شد. او در مجلس خبرگان در مورد دو اصل قانون اساسی بیشترین تقابل و تضاد را با گروههای اسلامی و انقلابی داشت. اولین اختلاف در مورد اصل پنجم قانون اساسی بود که مربوط به اصل ولایت فقیه میشد و رهبر را در رأس هرم قدرت سیاسی قرار میداد و اختیارات گستردهای به او محول میکرد که او مخالف ولایت فقیه بود.
مورد دیگر اصل ۱۱۵ قانون اساسی بود که به شرایط عمومی و اختصاصی رئیس جمهور مربوط میشد و در صورت تصویب آن، لازم بود هر شخصی که برای کسب این پست خود را معرفی میکند، دارای شرایطی خاصی باشد. این اصل همچنین حوزه اختیارات رئیس جمهور را مشخص میکرد و بنیصدر نیز خواستار تصویب قوانینی بود که اختیارات گستردهای برای رئیس جمهور قائل باشد.
او همچنین با پیش کشیدن مباحث مربوط به اقتصاد اسلامی در سخنرانیها، مصاحبهها و مناظرههای گوناگونی شرکت میکرد که از جمله مصاحبه او با بابک زهرایی، به عنوان نماینده تفکرات سوسیالیستی به یکی از جنجالیترین مباحث اقتصادی میان گروهها تبدیل شد.
بنیصدر همچنین تا پیش از سقوط دولت موقت هیچگونه مسئولیت سیاسی نداشت و نسبت به دولت بازرگان نیز انتقادهایی داشت. بازرگان بیان میکرد به کسی که سابقه اداره یک مکتبخانه را هم ندارد، وزارتخانه نمیدهد و معتقد بود بنیصدر اهل همکاری نیست و هیچ کس را قبول ندارد. بنیصدر وحدت ملی ایران، بازسازی اقتصادی، امنیت و معنویت را چهار مسأله اصلی ایران و شعار اصلی انتخاباتی خود اعلام میکرد.
نتیجه انتخابات ریاست جمهوری چه شد؟
انتخابات اولین دوره ریاست جمهوری در پنجم بهمن ۱۳۵۸ برگزار شد و در نهایت ابوالحسن بنیصدر با کسب ۱۰٬۷۵۳٬۷۵۲ رأی از مجموع ۱۴٬۱۵۲٬۸۸۷ رأی ماخوذه به عنوان نخستین رئیس جمهور ایران انتخاب شد.
پس از او سیداحمد مدنی با ۲ میلیون ۲۲۴ هزار و ۵۵۴ رأی، حسن حبیبی با ۶۷۴ هزار و ۸۵۹ رأی، داریوش فروهر با ۱۳۳ هزار و ۴۷۸ رأی، صادق طباطبایی با ۱۱۴ هزار و ۷۷۶ رأی، کاظم سامی با ۸۹ هزار و ۲۷۰ رأی، صادق قطب زاده با ۴۸ هزار و ۵۴۷ رأی و دیگران نیز مجموعاً ۲۰ هزار و ۱۱۰ رأی کسب کردند.
انتهای پیام/ع/ر