زنگ خطر طلاقهای الکی برای جامعه
به گزارش شیرازه رسانه هایی که بدون توجه به تبعات این موضوع دائما اقدام به آمارپراکنی در این زمینه می کنند و برخی از آنها حتی به صورت ماهانه این آمارها را درج می کنند.
در کنار این گونه آمار دهی، ماجرای طلاق های بیهوده وبهانه های عجیب وغریب برای رخ دادن این اتفاق ناگوار در زندگی های زناشویی هم از سوژه های مهم رسانه ها محسوب می شود.
آن چنان که با نگاهی به برخی علتهایی که یکی از زوج ها در دادگاههای خانواده مطرح می کنند متوجه می شویم که قبح طلاق وخطر تبعات آن هر روز در حال شکسته شدن است.
دراین باره آمار قابل توجه هر یک ساعت چهارده طلاق در کشور از سندهای مهم این قبح ریزی است که به باور همه کارشناسان حوزه اجتماعی اصلا برای جامعه مطلوب نیست.
وقتی زوجین سواد زندگی کردن ندارند
پرویز محرابی-استاد دانشگاه وجامعه شناس- براین باور است که عدم آموزش مهارتهای زندگی به فرزندان از علتهای اصلی این واقعه تلخ اجتماعی در جامعه محسوب می شود. این استاد دانشگاه درادامه افزود: وقتی جوانان مهارتهایی همچون گفت وگو وتعامل با همسر وحل مشکلات از این راه ویا شیوه های همسر داری را نمیآموزند و به یکباره وارد زندگی مشترک می شوند با اولین اختلاف به وادی کشمکش قدم میگذارند. کشکمش چندین باره در زندگی باعث تضعیف پیوند زوجین خواهد شد وبه همین علت هر دو خیلی زود از زندگی مشترک دلزده شده وآخرین راه حل یعنی طلاق را به عنوان اولین انتخاب می کنند.
همچنین پرویز محرابی درباره بهانه های سطحی دراین باره می گوید :برخی دلایل طلاق آنقدر سطحی هستند که عنوان آن از سوی زوجین فقط در دوبعد قابل تحلیل است:1-علت اصلی این موضوع نیست واین مسئله به نوعی بهانه به حساب می آید2-یکی از دو طرفین به اندازه کافی برای زندگی مشترک رشد فکری نداشته وبرای همین خیلی زود تحمل خود را در اثر کوچکترین تنش ها ی زندگی مشترک از دست می دهد وبه دنبال جدایی است.
این استاد دانشگاه در ادامه به تجربه های عینی خود اشاره دارد واز مسائلی مانند طلاق به خاطر پرخوری،استفاده از بازیهای رایانهای،خسیس بودن، رفت و آمد زیاد اقوام یکی از طرفین به عنوان بهانه های واهی نام می برد که این روزها به شکل عجیب و غربی در دادگاههای خانواده باعث جدایی میشود.
به باور محرابی بنیان خانواده به ویژه در جامعهای مانند ایران آنقدر باید مهم وعزیز باشد که به این آسانی دچار تزلزل نشود. چرا که در این صورت تبعات وحشتناکی در انتظار کلیت جامعه است که عدم داشتن آرامش روانی و شکل گیری بحرانهای ذهنی و فکری در جامعه از مهمترین آنها خواهد بود.
انتهای یادداشت/ص