کد خبر: ۴۴۱۶۶
تاریخ انتشار: ۰۷:۴۹ - ۳۰ شهريور ۱۳۹۲
يادداشت روحاني در واشنگتن‌ پست :

به همتايان خودم توصيه مي‌کنم از اختياري که مردم براي تعامل محتاطانه به من داده‌اند استفاده کنند

حجت الاسلام والمسلمين دکتر حسن روحاني، رئيس‌جمهور ، طي يادداشتي در روزنامه آمريکايي واشنگتن‌پست با عنوان «چرا ايران به دنبال تعامل سازنده است» نوشت: دوران دشمني خونين گذشته است.
به گزارش شیرازه به نقل از مهر، رئيس‌جمهوري اسلامي ايران يادداشتی در روزنامه آمریکایی واشنگتن پست کشورهاي دنيا را به همکاري سازنده، دعوت کرد.

متن کامل اين يادداشت به شرح ذيل است:

سه ماه قبل خط مشي من تحت عنوان «تدبير و اميد» با استقبال گسترده‌اي از جانب مردم مواجه شد. ايراني‌ها روش من در امور داخلي و بين‌المللي را انتخاب کردند، چراکه بر اين عقيده بودند که مدت‌هاست از اين رويکردها فاصله گرفته‌ايم. من به اجراي تعهداتم به مردم از جمله وعده‌ام براي تعامل سازنده با جهان، پايبندم.

جهان تغيير کرده است. سياست بين‌الملل ديگر يک معادله يک مجهولي نيست، بلکه به حوزه‌اي چند بعدي تبديل شده که در آن ممکن است همکاري و رقابت به صورت همزمان شکل بگيرد. ديگر دوره دشمنان خوني گذشته است. از رهبران جهان انتظار مي‌رود که تهديدها را به فرصت تبديل کنند.

جامعه بين‌الملل در اين جهان جديد با چالش‌هاي متعددي از جمله تروريسم، افراطي‌گري، مداخله نظامي خارجي، قاچاق مواد مخدر، جرايم سايبري و تهاجم فرهنگي، مواجه است، که همه اين‌ها استفاده از قدرت سخت و قواي نظامي را تشديد کرده است.

ما براي حل موضوعات پيشرو، بايد به پيچيدگي‌هاي آن‌ها توجه داشته باشيم. به تعريف من از تعامل سازنده بازگرديد. در جهاني که سياست‌هاي جهاني ديگر معادله‌اي تک‌بعدي نيست، پيشبرد سياست‌ها در جهت منافع يک طرف بدون در نظر گرفتن منافع ديگران، غيرقابل تصور است. راهبرد سازنده در ديپلماسي به معني ناديده گرفتن حقوق ديگري نيست. بلکه بدان معني است که بر مبناي احترام متقابل و موقعيت برابر با طرف ديگر وارد تعامل شويد تا بتوانيد نگراني‌هاي مشترک را پاسخ بگوئيد و به اهداف مشترک دست يابيد. به بيان ديگر، دستيابي به نتايج برد-برد تنها هدفي مطلوب نيست، بلکه هدفي دست يافتني نيز است. تفکرات تک‌بعدي و جنگ سردي به زيان ديدن همه طرف‌ها منجر خواهد شد.

متاسفانه يکجانبه‌گرايي معمولا بر راهبرد سازنده سايه مي‌افکند. امنيت به بهاي به خطر افتادن امنيت ديگر و به بهايي گزاف، دنبال مي‌شود. بيش از يک دهه از يازده سپتامبر گذشته، دو جنگ پس از آن آغاز شده و القاعده و ديگر گروه‌هاي تندرو به ويرانگري‌هاي خود ادامه مي‌دهند. سوريه، نگين تمدن بشري، امروز شاهد خشونت‌هاي دردناکي از جمله استفاده از تسليحات شيميايي است، که ما آن را قويا محکوم مي‌کنيم. در عراق، ۱۰ سال بعد از تهاجمي که به رهبري آمريکا انجام شد، هنوز هم ده‌ها نفر در خشونت‌هاي روزمره جان خود را از دست مي‌دهند. افغانستان هم با خونريزي‌هايي مشابه و البته مختص به خود مواجه است.

رويکردهاي يکجانبه‌گرايانه که استفاده از قواي نظامي را مي‌ستايد و خشونت را با خود به همراه مي‌آورد، آشکارا از يافتن راه حلي براي مسائلي که همه ما با آن روبرو هستيم، از جمله تندروي و تروريسم، ناتوان است. از آن جهت اين مشکلات را همه‌گير مي‌دانم که معتقدم هيچ‌کس از خشونت ناشي از افراط‌گري مصون نيست، حتي اگر هزاران مايل با آن فاصله داشته باشد. آمريکايي‌‌ها ۱۲ سال قبل با اين واقعيت روبرو شدند.

من در راهبرد خود در سياست خارجي به دنبال آن خواهم بود که اين موضوعات را از طريق پرداختن به دليل ريشه‌اي بروز آن‌ها، حل کنم. ما بايد در کنار هم براي پايان دادن به رقابت‌هاي ناسالم و مداخلاتي که به تشديد خشونت منجر شده و ما را از هم دور مي‌کند، تلاش کنيم. علاوه بر اين، ما بايد به موضوع هويت نيز به عنوان عاملي کليدي براي بروز تنش داخل و فراي خاورميانه، توجه داشته باشيم.

تمام درگيري‌هايي که در سوريه، عراق و افغانستان در جريان است، در اصل بر سر هويت اين کشورها و نقش آن‌ها در منطقه و جهان است. گستره مرکزيت هويت به برنامه هسته‌اي ما نيز مي‌رسد. براي ما، تسلط يافتن بر چرخه سوخت اتمي و توليد توان هسته‌اي به همان اندازه که از ديد تنوع‌بخشي به منابع انرژي حائز اهميت است، از ديد ملت ايران، به عنوان تلاشي براي کسب شان، احترام و دستيابي به جايگاه واقعي در جهان نيز از اهميت برخوردار است. بدون درک نقش هويت، بسياري از موضوعاتي که با آن‌ها روبرو هستيم، لاينحل باقي مي‌ماند.

اولا، ما بايد براي تلاش سازنده در جهت برقراري گفت‌وگوهاي ملي چه در سوريه چه در بحرين، دست به دست هم دهيم. ما بايد فضايي به وجود آوريم که در آن مردم منطقه بتوانند خود در مورد سرنوشتشان تصميم‌گيري کنند. به عنوان بخشي از اين طرح، من آمادگي دولتم براي تسهيل برگزاري مذاکرات بين دولت سوريه و مخالفان را اعلام مي‌کنم.

دوما، ما بايد براي بي‌عدالتي‌ها و رقابت‌هاي گسترده‌اي که به تشديد خشونت و تنش منجر مي‌شود، چاره‌جويي کنيم. يک بعد کليدي از تعهد من براي کنش‌هاي متقابل سازنده، تلاش در جهت تعامل با همسايگان و ديگر ملت‌ها در جهت دستيابي به راهکاري برد-برد است.

ما و شرکاي بين‌المللي‌مان وقت زيادي را صرف بحث در مورد چيزهايي کرده‌ايم که نمي‌خواهيم، نه چيزهايي که مي‌خواهيم. اين تنها مختص به روابط خارجي ايران نيست. در شرايطي که سياست خارجي تابعي مستقيم از سياست‌هاي داخلي است، پرداختن به چيزهايي که نمي خواهيم، ساده‌ترين راهي است که براي حل موضوعات دشوار پيش‌روي بسياري از رهبران دنيا است. بيان آنچه که يک نفر مي‌خواهد، به شجاعت بيشتري نياز دارد.

بعد از ده سال پا پس و پيش گذاشتن، اکنون آنچه که همه طرف‌ها در رابطه با برنامه هسته‌اي ما نمي‌خواهند، مشخص شده است. وجود محرکي مشابه در راهبردهاي اتخاذشده در قبال سوريه نيز مشهود است.

اين راهبرد ممکن است براي جلوگيري از تبديل مناقشات سرد به مناقشات گرم و نظامي، پاسخگو باشد. اما براي خروج از بن‌بست در زمينه مسائلي چون سوريه، برنامه هسته‌اي کشورم و بحث ارتباط با ايالات متحده، بايد از اين رويکرد فراتر برويم. به جاي آنکه بر چگونگي جلوگيري از بدتر شدن اوضاع تمرکز کنيم، بايد در مورد اينکه چطور مي‌شود اوضاع را بهتر کرد، فکر و گفت‌وگو کرد. در اين راستا، ما بايد به صورتي شفاف، دقيق و صادقانه آنچه را که مي‌خواهيم مشخص کنيم و اراده سياسي را نيز براي عملي شدن آن، به خدمت بگيريم. اين ماهيت اصلي راهبرد من براي تعامل سازنده است.

در حالي که براي حضور در افتتاحيه مجمع عمومي سازمان ملل عازم نيويورک مي‌شوم، به همتايان خودم توصيه مي‌کنم از فرصتي که انتخابات اخير ايران فراهم کرده، استفاده کنند. به آن‌ها توصيه مي‌کنم از اختياري که مردم براي تعامل محتاطانه به من داده‌اند، استفاده کنند و به تلاش‌هاي دولت من براي به جريان انداختن گفتماني سازنده، صادقانه پاسخ دهند. بيش از همه، به آن‌ها توصيه مي‌کنم ديدي فراتر از نگراني‌ها داشته باشند و آنقدر جرات داشته باشند که نه به خاطر منافع ملي‌شان، بلکه دستکم به خاطر ميراثي که از آن‌ها به جاي مي‌ماند به خاطر فرزندانمان و به خاطر نسل‌هاي آينده، بگويند چه چيز مي‌خواهند.

انتهای پیام/

نظرات بینندگان