سيلي سخت مسلمان ناشناس به «آمریکا»+عکس
مجری و عاملان این عملیات هیچ گاه شناسایی نشدنداما یک گذاره ی قطعی وجود داشت: «يك شهادت طلب ناشناس توانسته بود در كمال سادگى و راحتى،بهترين كارشناسان خاورميانه اى سازمان سيا را از بين ببرد و سرفرماندهى سيا در لبنان را متلاشى سازد.»
به گزارش شیرازه به نقل از مشرق، روز دوشنبه 1362/1/29 ه.ش (4رجب 1403ه.ق، 18 آوريل1983م) ساعت 13/05 دقيقه
به وقت بيروت،يك دستگاه «وانت شورولت» سياه رنگ كه پلاك سياسى
سفارت آمريكا را نيز برخود داشت، به ساختمان سفارت ایالات متحده ی آمریکا
در بیروت نزدیک شد. ناگهان وانت که به سمت پارکینگ سفارت حرکت می کرد، مسير
خود را تغيير داد و با چرخش به سمت
چپ، به سوى ساختمان اصلى سرعت گرفت.
ماشين از دروازه هاى سفارت گذشت و پس از آن كه نرده هاى مقابل خود را از جا کند، درب شيشه اى ورودى را خرد کرد و وارد طبقه ى همكف گردید و در محل كافه ترياى سفارت منفجر شد. انفجار و آتش و پس لرزه شديد حاصل از آن، منطقه ى «كورنيش اَلبَحر» را در وحشت فرو برد. شعاع تخريب اصلى بمب 500 متر مربع بود و حفره اى به قطر 15 متر،محل انفجار ماشين را به خوبى مشخص مى كرد. قدرت انفجار (که معادل 250 كيلوگرم تى.ان.تى تخمين زده می شود) به حدی بود که بخش شرقی ساختمان بتونى هفت طبقه ى سفارت آمريكا و همچنین بخش وسطى و اصلى ساختمان، به طور كامل منهدم شد.
ده دقيقه پس از انفجار سفارت، شخص ناشناسى به دفتر خبرگزارى فرانسه در بيروت تلفن زد و گفت: «سازمان جهاد اسلامى مسئوليت اين حمله را كه نام آن عمليات والفجر مىباشد، بر عهده مىگيرد».
دقايقى بعد، فرد ناشناس ديگرى با دفتر روزنامهى «اَللِواء» در بيروت تماس تلفنى گرفت و گفت: «هجوم به سفارت آمريكا جزئى از حملهى انقلاب ايران ضد اهداف امپرياليسم در تمام نقاط جهان است و اين حملات به اهداف موجود امپرياليسم در لبنان ادامه خواهد يافت؛ حتى عليه نيروهايى كه به اسم «حافظ صلح» به لبنان آمده اند».
شخص ناشناس ديگرى با دفتر روزنامه ى «السفير» در بيروت تماس گرفت و با عنوان كردن سازمانى كه تا آن زمان كسى نامى از آن نشنيده بود، ضمن بر عهده گرفتن مسئوليت حمله به سفارت آمريكا، گفت: «ما اعلام مىكنيم كه اين حمله به انتقام جنايات آمريكا در لبنان بوده است و اين عمليات به مناسبت 13 آوريل، آغاز توطئه و تهاجم آمريكا و اسرائيل عليه مردم لبنان، انجام گرفت».
درباره ى تلفات اين عمليات، اظهار نظرهاى مختلفى ارائه شده است. بین 46 تا 80 نفر در این ماجرا کشته شدند. گرچه «رابرت ديلون» سفير وقت آمريكا كه در زمان انفجار، در طبقه ى هفتم سفارت، در محل زندگى خود به سر مى برد، از اين انفجار جان سالم بدر برد اما بعد از چند روز مشخص شد كه اهميت 9 تن از کشته شده گان از سفير آمريكا در بيروت هم بسيار بيشتر بوده است. قطعا مهم ترین شخص کشته شده در این عملیات، یک افسر بلند پایه آژانس امنیت ملی آمریکا (سی.آی.اِی) به نام «رابرت كلايتون ايمز»(Robert Ames) بود. او مديریت «دفتر تحليل سازمان سيا در خاور نزديك و جنوب آسيا» را عهده دار بود. رؤساى ايستگاه هاى «سيا» در خاورميانه، از كشورهاى محل مأموريت خود بدانجا فراخوانده شده بودند تا در جلسه ای به ریاست این مامور 49 ساله، در جریان طرح ها و برنامه ریزی هاى او قرار گیرند.
در لحظه ی انفجار، «ايمز»، (که با عنوان «مردِ مأموريت هاى سرّى» شناخته می شد) به همراه هشت تن از اعضای سازمان سيا (از جمله «كِنِتولش»، افسر خدمات محرمانه ى وزارت دفاع آمریکا) در طبقه ى سوم ساختمان سفارت ، جلسه اى سرّى داشت. اهميت حضور «ايمز» در بيروت را از آن جا مى توان دريافت كه «مرد مأموريتهاى سرّى» از سوى سازمان سيا، مشغول انجام مأموريت مهمى در پاكستان، بود كه به واشنگتن فراخوانده شد و پس از ابلاغ وظايف و مأموريت جديد، بلافاصله عازم بيروت گردید. گفته می شد که وى «بيروت» را بهتر از كف دستش مى شناسد و همه جاى آن را به خوبى بلد است. مرگ او، ضربه ای جبران ناپذیر به برنامه های نظامی-امنیتی آمریکا و متحدانش در لبنان و خاورمیانه به شمار می رفت. مجری و عاملان این عملیات هیچ گاه شناسایی نشدنداما یک گذاره ی قطعی وجود داشت: «يك شهادت طلب ناشناس توانسته بود در كمال سادگى و راحتى،بهترين كارشناسان خاورميانه اى سازمان سيا را از بين ببرد و سرفرماندهى سيا در لبنان را متلاشى سازد.»
بعد از اين حادثه، سفارت آمريكا از بخش مسلمان نشين غرب بيروت، به بخش مسيحى در بيروت شرقى منتقل شد تا در آن جا، هم از دسترس مسلمانان دورتر باشد و هم ميان احزاب فالانژ مسيحى كه بر آن منطقه تسلط داشتند، از امنيت بيشترى برخوردار شوند.
ایالات متحده ی آمریکا، سال ها، بدون ارائه ی حتی یک برگ سند و ارائه ی دلیل، مجاهد لبنانی و اسطوره ی مقاومت شیعی «عماد مغنیه» را به عنوان طراح و هدایت کننده ی «عملیاتِ 18 آوریل» معرفی تمود. ادعایی که هیچ گاه به اثبات نرسید.
در این روزها، یاد طراحان و مجری این عملیات شهادت طلبانه را گرامی می داریم.
در نگارش این گزارش، از کتاب «پاره های پولاد» استفاده شد
ماشين از دروازه هاى سفارت گذشت و پس از آن كه نرده هاى مقابل خود را از جا کند، درب شيشه اى ورودى را خرد کرد و وارد طبقه ى همكف گردید و در محل كافه ترياى سفارت منفجر شد. انفجار و آتش و پس لرزه شديد حاصل از آن، منطقه ى «كورنيش اَلبَحر» را در وحشت فرو برد. شعاع تخريب اصلى بمب 500 متر مربع بود و حفره اى به قطر 15 متر،محل انفجار ماشين را به خوبى مشخص مى كرد. قدرت انفجار (که معادل 250 كيلوگرم تى.ان.تى تخمين زده می شود) به حدی بود که بخش شرقی ساختمان بتونى هفت طبقه ى سفارت آمريكا و همچنین بخش وسطى و اصلى ساختمان، به طور كامل منهدم شد.
ده دقيقه پس از انفجار سفارت، شخص ناشناسى به دفتر خبرگزارى فرانسه در بيروت تلفن زد و گفت: «سازمان جهاد اسلامى مسئوليت اين حمله را كه نام آن عمليات والفجر مىباشد، بر عهده مىگيرد».
دقايقى بعد، فرد ناشناس ديگرى با دفتر روزنامهى «اَللِواء» در بيروت تماس تلفنى گرفت و گفت: «هجوم به سفارت آمريكا جزئى از حملهى انقلاب ايران ضد اهداف امپرياليسم در تمام نقاط جهان است و اين حملات به اهداف موجود امپرياليسم در لبنان ادامه خواهد يافت؛ حتى عليه نيروهايى كه به اسم «حافظ صلح» به لبنان آمده اند».
شخص ناشناس ديگرى با دفتر روزنامه ى «السفير» در بيروت تماس گرفت و با عنوان كردن سازمانى كه تا آن زمان كسى نامى از آن نشنيده بود، ضمن بر عهده گرفتن مسئوليت حمله به سفارت آمريكا، گفت: «ما اعلام مىكنيم كه اين حمله به انتقام جنايات آمريكا در لبنان بوده است و اين عمليات به مناسبت 13 آوريل، آغاز توطئه و تهاجم آمريكا و اسرائيل عليه مردم لبنان، انجام گرفت».
درباره ى تلفات اين عمليات، اظهار نظرهاى مختلفى ارائه شده است. بین 46 تا 80 نفر در این ماجرا کشته شدند. گرچه «رابرت ديلون» سفير وقت آمريكا كه در زمان انفجار، در طبقه ى هفتم سفارت، در محل زندگى خود به سر مى برد، از اين انفجار جان سالم بدر برد اما بعد از چند روز مشخص شد كه اهميت 9 تن از کشته شده گان از سفير آمريكا در بيروت هم بسيار بيشتر بوده است. قطعا مهم ترین شخص کشته شده در این عملیات، یک افسر بلند پایه آژانس امنیت ملی آمریکا (سی.آی.اِی) به نام «رابرت كلايتون ايمز»(Robert Ames) بود. او مديریت «دفتر تحليل سازمان سيا در خاور نزديك و جنوب آسيا» را عهده دار بود. رؤساى ايستگاه هاى «سيا» در خاورميانه، از كشورهاى محل مأموريت خود بدانجا فراخوانده شده بودند تا در جلسه ای به ریاست این مامور 49 ساله، در جریان طرح ها و برنامه ریزی هاى او قرار گیرند.
در لحظه ی انفجار، «ايمز»، (که با عنوان «مردِ مأموريت هاى سرّى» شناخته می شد) به همراه هشت تن از اعضای سازمان سيا (از جمله «كِنِتولش»، افسر خدمات محرمانه ى وزارت دفاع آمریکا) در طبقه ى سوم ساختمان سفارت ، جلسه اى سرّى داشت. اهميت حضور «ايمز» در بيروت را از آن جا مى توان دريافت كه «مرد مأموريتهاى سرّى» از سوى سازمان سيا، مشغول انجام مأموريت مهمى در پاكستان، بود كه به واشنگتن فراخوانده شد و پس از ابلاغ وظايف و مأموريت جديد، بلافاصله عازم بيروت گردید. گفته می شد که وى «بيروت» را بهتر از كف دستش مى شناسد و همه جاى آن را به خوبى بلد است. مرگ او، ضربه ای جبران ناپذیر به برنامه های نظامی-امنیتی آمریکا و متحدانش در لبنان و خاورمیانه به شمار می رفت. مجری و عاملان این عملیات هیچ گاه شناسایی نشدنداما یک گذاره ی قطعی وجود داشت: «يك شهادت طلب ناشناس توانسته بود در كمال سادگى و راحتى،بهترين كارشناسان خاورميانه اى سازمان سيا را از بين ببرد و سرفرماندهى سيا در لبنان را متلاشى سازد.»
بعد از اين حادثه، سفارت آمريكا از بخش مسلمان نشين غرب بيروت، به بخش مسيحى در بيروت شرقى منتقل شد تا در آن جا، هم از دسترس مسلمانان دورتر باشد و هم ميان احزاب فالانژ مسيحى كه بر آن منطقه تسلط داشتند، از امنيت بيشترى برخوردار شوند.
ایالات متحده ی آمریکا، سال ها، بدون ارائه ی حتی یک برگ سند و ارائه ی دلیل، مجاهد لبنانی و اسطوره ی مقاومت شیعی «عماد مغنیه» را به عنوان طراح و هدایت کننده ی «عملیاتِ 18 آوریل» معرفی تمود. ادعایی که هیچ گاه به اثبات نرسید.
در این روزها، یاد طراحان و مجری این عملیات شهادت طلبانه را گرامی می داریم.
در نگارش این گزارش، از کتاب «پاره های پولاد» استفاده شد
نظرات بینندگان