زندانهایی در محاصره ی خفاش ها
اردوگاه موصل۲حدود۱۷۰۰نفر از اسرا را در خود جای داده بود که اکثر آنان نیروهای سپاهی و بسیجی عملیات خیبر بودند.
به گزارش شیرازه به نقل از
سایت جامع آزادگان، زندان های اسرا در عراق که به دلایل
مختلف ممکن بود اسرای ایرانی را به استناد اعمالی که بر اساس نظرات دادگاه
نظامی یا استخبارات عراق به مجازات هایی محکوم می نمودند که باید دوران
محکومیت خود را در آنجا طی می کردند.
این مقاله نگاهی به وضعیت و موقعیت این اردوگاه ها و شرایطی که اسرای ایرانی در آن داشته اند، دارد.
۱- اردوگاه های منطقه رومادیه: معمولاً دولت های در حال جنگ، بیشتر اردوگاه های اسرا را در دورترین منطقه از مرزها می سازند. بنابر گفته بسیاری از اسیران که در سال های اول جنگ به اسارت دولت عراق درآمده بودند عراق اولین اردوگاه خود را در منطقه ای کویری با آب و هوای گرم و خشک در استان «الانبار» بر پا کرده بود که در مرکز آن شهر بنا شده بود؛ شایع بود این کار با همکاری روس ها انجام شده است.
ساختمان های مکعب مستطیل شکل در دو طبقه، هر طبقه چهار آسایشگاه ۶*۱۷ متر داشت و رنگ قرمز زننده ای به صورت دو نوار بر بالای هر طبقه کشیده شده بود. برای جلوگیری از نشست زمین یا زلزله، ساختمان ها را در دو بلوک همانند و جدا از هم با فاصله ای کمتر از پانزده سانتی متر درست کرده بودند. این شکاف مکان مناسبی برای خفاش های بزرگ بود که شب ها محوطه را پر می کردند؛ خفاش هایی که پوست شان زیر نور، بازتاب قرمز رنگی داشت. فضله ی آنان همراه با بوی تعفنی که از آن شکاف ها برمی خواست تهدیدی برای سلامت آزاده ها بود.
هوای گرم و خشک تابستان و سرد و خشک زمستان از خصوصیات آن منطقه بود. وزش باد در طول سال قطع نمی شد. در پاییز و بهار گردبادهایی که خاک زرد و سرخ یا سیاه داشتند به کرات می وزید، به طوری که در و دیوار محوطه، سیم های خاردار، لباس ها، موها و مژه ها را خاک فرا می گرفت و در پی آن انواع بیماری های ویروسی و میکروبی در بین آزادگان شایع می شد.
در آن منطقه بارش برف چند سال یک بار و به ندرت صورت می گرفت، اما، سرما بیداد می کرد. اردوگاه های کمپ زیادی در شهر «رطبه» از استان رومادی عراق وجود داشتند که از آن جمله می توان کمپ۱۳ را نام برد.
هر کمپ حداکثر دارای چهار قاطع (ساختمان) بود که فقط اردوگاه یاد شده سه قاطع داشت. هر قاطع هشت آسایشگاه تقریباً به ابعاد۱۱*۵ متر داشت. این ساختمان شامل یک حمام۳*۲ متری با حداکثر سه عدد دوش سالم، یک رختکن کوچک تر، چند شی آب دستشویی در سالن آن و ۲تا۳ دستگاه توالت سالم در ته سالن می شد که جمعیتی قریب به۶۰۰تا۷۰۰ نفر را جواب گو نبوده است. د رحاشیه سالن نیز یک اتاق ۳*۲ متری دیگر مخصوص آرایشگاه و یک اتاق دیگر برای زندان انفرادی و تنبیه و شکنجه افراد وجود داشت.
در هر آسایشگاه بین پنجاه تا شصت نفر اسیر را در خود جای می داده که به هر کسی جایی بیشتر از دو وجب نمی رسید. یعنی برخی مجبور بوده اند تا صبح روی یک شانه بخوابند تا مزاحم دیگران نشوند. تمامی اردوگاه هایی که به تدریج در شهر رومادیه برپا می شدند، با اندکی تفاوت در تعداد قاطع ها و مساحت محوطه، وضعیت جغرافیایی مشابهی داشتند. تنها حسن این اردوگاه نسبت به اردوگاه های شهر موصل این بوده که از لا به لای سیم خاردارها امکان تماشای بیرون از اردوگاه برای آزاده ها وجود داشته است. بنابر گفته بسیاری از آزادگان، ساختمانی چسبیده به اردوگاه مزبور و بیرون از سیم های خاردار وجود داشته که با ساختمان چسبیده به اردوگاه مزبور و بیرون از سیم های خاردار وجود داشته که با یک چشم الکترونیکی که۱۸۰درجه دور می زده محوطه بیرون ساختمان را مرتب کنترل و بازدید می کرده است. (عطاءی: ۴۳)
۲) اردوگاه های منطقه موصل: دومین منطقه ای که برای نگهداری آزادگان انتخاب شده بود شهر «موصل» بود. شهر موصل مرکز استان «نینوا» یکی از شانزده استان «الانبار» بود که طرفداران حزب بعث و صدام در آن اکثریت را داشتند. وجود چند قلعه پیش ساخته در این منطقه انسان را به فکر می اندازد که این قلعه ها به چه منظور ساخته شده اند. آیا اینها محلی برای اسکان آوارگان کرد در درگیری های ده پانزده سال پیش در عراق اند یا زندان هایی برای آنان؟ یا در اصل زندان هایی هستند که هنوز وقت استفاده از آنها نرسیده است. احتمال ضعیفی هم وجود داشته که پادگان آموزشی نیروهای نظامی باشند که به علت ناامنی منطقه به این شکل ساخته شده اند.
به نقل از آزادگان این چهار قلعه یک شکل بوده و با اندازه های متفاوت، با ارتفاعی نزدیک ده متر که از چهار طرف بسته بود، ساخته شده بودند و هر کدام بین صد تا صدو پنجاه نفر آزاده را در خود جای می داد. گاهی چنان شلوغ می شد که بیشتر اسرا مجبور بودند شب ها روی یک شانه بخوابند. این تراکم جمعیت همواره با اعتراض شدید آزاده روبه رو می شد. با تلاش های بسیار صلیب سرخ نتیجه ضعیفی به دست آمد و تعداد صد یا صد وده نفر کاهش یافت که در اسل های آخر اسارت با استفاده برخی از طبقه فوقانی آسایشگاه از این تراکم کاسته شد.
دیوار های رفیع و قطور قلعه ها امکان هرگونه مشاهده ی مناظر بیرون را از آزاده سلب کرده بود. در پشت دیوارهای آسایشگاه ها نزدیک به سقف، پنجره های کوچکی قرار داشت که بعد از مدتی همه آنها را بلوک مسدود نمودند. فقط یکی دو سالن خالی که انبار وسایل عراقی ها بود پنجره اش به بیرون باز بود و از لابه لای میله ها به سختی می شد بیرون را تماشا کرد. هوای معتدل منطقه موصل با زمستانی نسبتاً سرد و بدون برف، وضعیتی بدتر از رومادیه را برای زندگی آزادگان فراهم می کرد. در عوض در آن منطقه از طوفان های غبار آور رومادیه خبری نبود. آزادگانی را که دچار بیماری های صعب العلاج می شدند از سایز اردوگاه ها به این اردوگاه (موصل) منتقل می کردند. فاصله شهر موصل با مرزهای جمهوری اسلامی نسبت به رومادیه کمتر بود و خبرهای رسیده از وضغیت ناآرام شمال عراق، فکر فرار را در دل ها تقویت می کرد. در مقابل، میزان ضریب حفاظتی قلعه ها به حدی بوده است که مانند اردوگاه های رومادیه حتی سگ ها و گربه ها به سختی از آن عبور می کردند.
آسایشگاه ها آفتابگیر نبودند و از لحاظ نور و تهویه مشکل داشتند. هوای داخل آسایشگاه ها غالباً آلوده بود و تهویه هایی هم که عراقی ها نصب کرده بودند، تاثیر به سزایی نداشته است. لذا میزان ابتلا به بیماری های ریوی و بینایی در این دو آسایشگاه معمولاً بالا بوده است.اما، صرف نظر ا زمشکلات ، این دو آسایشگاه محل بسیار مناسبی برای اجرای برنامه های مخفی آزادگان به شمار می رفته است. چرا که توجه و تردد کم عراقی ها به این مکان باعث شده بود که بسیاری از برنامه های پنهانی آزاده ها در این قسمت برپا شود. تئاتر ها، سرودهای دسته جمعی، سخنرانی ها و آموزش فنون رزمی در اینجا برگزار می شد.
فاضلاب و آب های مصرفی اردوگاه های موصل توسط جوی های باریکی به عرض۲۰ سانتی متر که در سراسر اردوگاه وجود داشت به بیرون هدایت می شد و از آنجا به چاهی که در پشت اردوگاه حفر شده بود می ریخت. این چاه غالباً پر بود و ماشین های تخلیه عراقی ها کار خود را منظم انجام نمی دادند؛ لذا سرویس بهداشتی مسدود بود و آب های مانده در جوی ها بوی تعفن به راه می انداخت. در این میان، عزیزانی ایثار گر و داوطلبانه مسئول تمیز کردن این آبریزها شده بودند و در سرما و گرا دائماً آنها را نظافت می کردند. در بنی کسانی که این جوی ها را نظافت می کردند یک دکتر و چند تن از فرماندهان نظامی نیز بودند که به مرحله خود واقعی دست یافته، تفاخرات کاذب شخصیتی خود را نابود کرده بودند و رضایت خداوند و پیامبر و سایر ائمه(ع) را در خدمت به آزادگان می دیدند.
اردوگاه موصل۲حدود۱۷۰۰نفر از اسرا را در خود جای داده بود که اکثر آنان نیروهای سپاهی و بسیجی عملیات خیبر بودند. تعدای از برادران ارتشی (درجه دار و سرباز) نیز در میان شان بودند. با توجه به ضربه سختی که عملیات خیبر به رژیم بعثی عراق وارد ساخت، این رژیم از ابتدا با خشونت و رفتاری وحشیانه با عزیزان بی دفاع مقابله و برخورد نمود؛ رفتاری که نمونه آن با اسرای دیگر کمتر دیده می شد. این خشونت و شدت عمل نه تنها در روحیه مقاوم این عزیزان خللی وارد نیاورد بلکه نتیجه معکوس نیز داد و بر مقاومت آنان و سایر اسرا افزود. عزیزان اسیر در این اردوگاه مانند سایر اردوگاهها اوقات فراغت خود را با یادگیری قرآن(حفظ، ترجمه، تجوید،قرائت و ترتیل و تفسیر)،نهج البلاغه و زبان خارجی (انگلیسی،عربی،فرانسه، آلمانی، ایتالیایی و...) می گذراندند. این امر سبب شد برقراری رابطه با ماموران صلیب سرخ یا هیات های مختلف جهانی نسبت به سال های اول جنگ با سهولت بیشتری صورت پذیرد.
تشکیل کلاس ها عربی و تدریس دروس حوزه از جمله منطق و اصول برای عزیزان مشتاق فراهم شد. بسیاری از این عزیزان در حال حاضر در حوزه های علمیه مشغول تحصیل می باشند. یکی از فعالیت های مفید و موثر در این اردوگاه جلسات هفتگی اخبار و کلاس های مختلف اخلاق و تاریخ اسلام بود که با رعایت مسائل امنیتی تشکیل می شد. جهت مقابله با اثرات منفی اسارت، برگزاری مجالس دعا و نماز جماعت بهترین راه مقابله بود که در روحیه بالای آزادگان تاثیر به سزایی داشت. دعای کمیل، ندبه، زیارت عاشورا، ادعیه روزانه و...در هر فرصتی با اینکه با فشارهای زیادی روبه رو بود، انجام شده است. از ثمرات مثبت این فعالیت ها این بوده است که عزیزان اسیر ما توانستند با حفظ روحیه انقلابی دلیرانه در این اردوگاه و سایر اردوگاه ها در مقابل نیرنگ های عراق مقاومت کنند و از این امتحان سخت، سربلند درآیند.
در دوران اسارت۹۹% افراد روخوانی قرآن و۵/۹۹% سواد خواندن و نوشتن را فراگرفتند و بیشتر افرادی که در آغاز اسارت اعتیاد به سیگار داشتند، آن را ترک کردند. کلاس های ورزشی پنهانی برای آماده سازی و سلامت بدن مثل کاراته، جودو کنگفو از جمله فعالیت های ورزشی در این اردوگاه بوده است.(همان: جمع بندی مصاحبه با برادران آزاده قاسم جعفری، محمود شرافتی، مسعود قربانی، محرم آهنگریان، حسین نجاری و... از اردوگاه موصل) گفتنی است که بدن های اسیران شهید را در قبرستانی در نزدیکی و خارج از محیط اردوگاه های موصل به خاک می سپردند که در بین اسرا به اردوگاه موصل ۵ شهرت یافته بود.
این مقاله نگاهی به وضعیت و موقعیت این اردوگاه ها و شرایطی که اسرای ایرانی در آن داشته اند، دارد.
۱- اردوگاه های منطقه رومادیه: معمولاً دولت های در حال جنگ، بیشتر اردوگاه های اسرا را در دورترین منطقه از مرزها می سازند. بنابر گفته بسیاری از اسیران که در سال های اول جنگ به اسارت دولت عراق درآمده بودند عراق اولین اردوگاه خود را در منطقه ای کویری با آب و هوای گرم و خشک در استان «الانبار» بر پا کرده بود که در مرکز آن شهر بنا شده بود؛ شایع بود این کار با همکاری روس ها انجام شده است.
ساختمان های مکعب مستطیل شکل در دو طبقه، هر طبقه چهار آسایشگاه ۶*۱۷ متر داشت و رنگ قرمز زننده ای به صورت دو نوار بر بالای هر طبقه کشیده شده بود. برای جلوگیری از نشست زمین یا زلزله، ساختمان ها را در دو بلوک همانند و جدا از هم با فاصله ای کمتر از پانزده سانتی متر درست کرده بودند. این شکاف مکان مناسبی برای خفاش های بزرگ بود که شب ها محوطه را پر می کردند؛ خفاش هایی که پوست شان زیر نور، بازتاب قرمز رنگی داشت. فضله ی آنان همراه با بوی تعفنی که از آن شکاف ها برمی خواست تهدیدی برای سلامت آزاده ها بود.
هوای گرم و خشک تابستان و سرد و خشک زمستان از خصوصیات آن منطقه بود. وزش باد در طول سال قطع نمی شد. در پاییز و بهار گردبادهایی که خاک زرد و سرخ یا سیاه داشتند به کرات می وزید، به طوری که در و دیوار محوطه، سیم های خاردار، لباس ها، موها و مژه ها را خاک فرا می گرفت و در پی آن انواع بیماری های ویروسی و میکروبی در بین آزادگان شایع می شد.
در آن منطقه بارش برف چند سال یک بار و به ندرت صورت می گرفت، اما، سرما بیداد می کرد. اردوگاه های کمپ زیادی در شهر «رطبه» از استان رومادی عراق وجود داشتند که از آن جمله می توان کمپ۱۳ را نام برد.
هر کمپ حداکثر دارای چهار قاطع (ساختمان) بود که فقط اردوگاه یاد شده سه قاطع داشت. هر قاطع هشت آسایشگاه تقریباً به ابعاد۱۱*۵ متر داشت. این ساختمان شامل یک حمام۳*۲ متری با حداکثر سه عدد دوش سالم، یک رختکن کوچک تر، چند شی آب دستشویی در سالن آن و ۲تا۳ دستگاه توالت سالم در ته سالن می شد که جمعیتی قریب به۶۰۰تا۷۰۰ نفر را جواب گو نبوده است. د رحاشیه سالن نیز یک اتاق ۳*۲ متری دیگر مخصوص آرایشگاه و یک اتاق دیگر برای زندان انفرادی و تنبیه و شکنجه افراد وجود داشت.
در هر آسایشگاه بین پنجاه تا شصت نفر اسیر را در خود جای می داده که به هر کسی جایی بیشتر از دو وجب نمی رسید. یعنی برخی مجبور بوده اند تا صبح روی یک شانه بخوابند تا مزاحم دیگران نشوند. تمامی اردوگاه هایی که به تدریج در شهر رومادیه برپا می شدند، با اندکی تفاوت در تعداد قاطع ها و مساحت محوطه، وضعیت جغرافیایی مشابهی داشتند. تنها حسن این اردوگاه نسبت به اردوگاه های شهر موصل این بوده که از لا به لای سیم خاردارها امکان تماشای بیرون از اردوگاه برای آزاده ها وجود داشته است. بنابر گفته بسیاری از آزادگان، ساختمانی چسبیده به اردوگاه مزبور و بیرون از سیم های خاردار وجود داشته که با ساختمان چسبیده به اردوگاه مزبور و بیرون از سیم های خاردار وجود داشته که با یک چشم الکترونیکی که۱۸۰درجه دور می زده محوطه بیرون ساختمان را مرتب کنترل و بازدید می کرده است. (عطاءی: ۴۳)
۲) اردوگاه های منطقه موصل: دومین منطقه ای که برای نگهداری آزادگان انتخاب شده بود شهر «موصل» بود. شهر موصل مرکز استان «نینوا» یکی از شانزده استان «الانبار» بود که طرفداران حزب بعث و صدام در آن اکثریت را داشتند. وجود چند قلعه پیش ساخته در این منطقه انسان را به فکر می اندازد که این قلعه ها به چه منظور ساخته شده اند. آیا اینها محلی برای اسکان آوارگان کرد در درگیری های ده پانزده سال پیش در عراق اند یا زندان هایی برای آنان؟ یا در اصل زندان هایی هستند که هنوز وقت استفاده از آنها نرسیده است. احتمال ضعیفی هم وجود داشته که پادگان آموزشی نیروهای نظامی باشند که به علت ناامنی منطقه به این شکل ساخته شده اند.
به نقل از آزادگان این چهار قلعه یک شکل بوده و با اندازه های متفاوت، با ارتفاعی نزدیک ده متر که از چهار طرف بسته بود، ساخته شده بودند و هر کدام بین صد تا صدو پنجاه نفر آزاده را در خود جای می داد. گاهی چنان شلوغ می شد که بیشتر اسرا مجبور بودند شب ها روی یک شانه بخوابند. این تراکم جمعیت همواره با اعتراض شدید آزاده روبه رو می شد. با تلاش های بسیار صلیب سرخ نتیجه ضعیفی به دست آمد و تعداد صد یا صد وده نفر کاهش یافت که در اسل های آخر اسارت با استفاده برخی از طبقه فوقانی آسایشگاه از این تراکم کاسته شد.
دیوار های رفیع و قطور قلعه ها امکان هرگونه مشاهده ی مناظر بیرون را از آزاده سلب کرده بود. در پشت دیوارهای آسایشگاه ها نزدیک به سقف، پنجره های کوچکی قرار داشت که بعد از مدتی همه آنها را بلوک مسدود نمودند. فقط یکی دو سالن خالی که انبار وسایل عراقی ها بود پنجره اش به بیرون باز بود و از لابه لای میله ها به سختی می شد بیرون را تماشا کرد. هوای معتدل منطقه موصل با زمستانی نسبتاً سرد و بدون برف، وضعیتی بدتر از رومادیه را برای زندگی آزادگان فراهم می کرد. در عوض در آن منطقه از طوفان های غبار آور رومادیه خبری نبود. آزادگانی را که دچار بیماری های صعب العلاج می شدند از سایز اردوگاه ها به این اردوگاه (موصل) منتقل می کردند. فاصله شهر موصل با مرزهای جمهوری اسلامی نسبت به رومادیه کمتر بود و خبرهای رسیده از وضغیت ناآرام شمال عراق، فکر فرار را در دل ها تقویت می کرد. در مقابل، میزان ضریب حفاظتی قلعه ها به حدی بوده است که مانند اردوگاه های رومادیه حتی سگ ها و گربه ها به سختی از آن عبور می کردند.
آسایشگاه ها آفتابگیر نبودند و از لحاظ نور و تهویه مشکل داشتند. هوای داخل آسایشگاه ها غالباً آلوده بود و تهویه هایی هم که عراقی ها نصب کرده بودند، تاثیر به سزایی نداشته است. لذا میزان ابتلا به بیماری های ریوی و بینایی در این دو آسایشگاه معمولاً بالا بوده است.اما، صرف نظر ا زمشکلات ، این دو آسایشگاه محل بسیار مناسبی برای اجرای برنامه های مخفی آزادگان به شمار می رفته است. چرا که توجه و تردد کم عراقی ها به این مکان باعث شده بود که بسیاری از برنامه های پنهانی آزاده ها در این قسمت برپا شود. تئاتر ها، سرودهای دسته جمعی، سخنرانی ها و آموزش فنون رزمی در اینجا برگزار می شد.
فاضلاب و آب های مصرفی اردوگاه های موصل توسط جوی های باریکی به عرض۲۰ سانتی متر که در سراسر اردوگاه وجود داشت به بیرون هدایت می شد و از آنجا به چاهی که در پشت اردوگاه حفر شده بود می ریخت. این چاه غالباً پر بود و ماشین های تخلیه عراقی ها کار خود را منظم انجام نمی دادند؛ لذا سرویس بهداشتی مسدود بود و آب های مانده در جوی ها بوی تعفن به راه می انداخت. در این میان، عزیزانی ایثار گر و داوطلبانه مسئول تمیز کردن این آبریزها شده بودند و در سرما و گرا دائماً آنها را نظافت می کردند. در بنی کسانی که این جوی ها را نظافت می کردند یک دکتر و چند تن از فرماندهان نظامی نیز بودند که به مرحله خود واقعی دست یافته، تفاخرات کاذب شخصیتی خود را نابود کرده بودند و رضایت خداوند و پیامبر و سایر ائمه(ع) را در خدمت به آزادگان می دیدند.
اردوگاه موصل۲حدود۱۷۰۰نفر از اسرا را در خود جای داده بود که اکثر آنان نیروهای سپاهی و بسیجی عملیات خیبر بودند. تعدای از برادران ارتشی (درجه دار و سرباز) نیز در میان شان بودند. با توجه به ضربه سختی که عملیات خیبر به رژیم بعثی عراق وارد ساخت، این رژیم از ابتدا با خشونت و رفتاری وحشیانه با عزیزان بی دفاع مقابله و برخورد نمود؛ رفتاری که نمونه آن با اسرای دیگر کمتر دیده می شد. این خشونت و شدت عمل نه تنها در روحیه مقاوم این عزیزان خللی وارد نیاورد بلکه نتیجه معکوس نیز داد و بر مقاومت آنان و سایر اسرا افزود. عزیزان اسیر در این اردوگاه مانند سایر اردوگاهها اوقات فراغت خود را با یادگیری قرآن(حفظ، ترجمه، تجوید،قرائت و ترتیل و تفسیر)،نهج البلاغه و زبان خارجی (انگلیسی،عربی،فرانسه، آلمانی، ایتالیایی و...) می گذراندند. این امر سبب شد برقراری رابطه با ماموران صلیب سرخ یا هیات های مختلف جهانی نسبت به سال های اول جنگ با سهولت بیشتری صورت پذیرد.
تشکیل کلاس ها عربی و تدریس دروس حوزه از جمله منطق و اصول برای عزیزان مشتاق فراهم شد. بسیاری از این عزیزان در حال حاضر در حوزه های علمیه مشغول تحصیل می باشند. یکی از فعالیت های مفید و موثر در این اردوگاه جلسات هفتگی اخبار و کلاس های مختلف اخلاق و تاریخ اسلام بود که با رعایت مسائل امنیتی تشکیل می شد. جهت مقابله با اثرات منفی اسارت، برگزاری مجالس دعا و نماز جماعت بهترین راه مقابله بود که در روحیه بالای آزادگان تاثیر به سزایی داشت. دعای کمیل، ندبه، زیارت عاشورا، ادعیه روزانه و...در هر فرصتی با اینکه با فشارهای زیادی روبه رو بود، انجام شده است. از ثمرات مثبت این فعالیت ها این بوده است که عزیزان اسیر ما توانستند با حفظ روحیه انقلابی دلیرانه در این اردوگاه و سایر اردوگاه ها در مقابل نیرنگ های عراق مقاومت کنند و از این امتحان سخت، سربلند درآیند.
در دوران اسارت۹۹% افراد روخوانی قرآن و۵/۹۹% سواد خواندن و نوشتن را فراگرفتند و بیشتر افرادی که در آغاز اسارت اعتیاد به سیگار داشتند، آن را ترک کردند. کلاس های ورزشی پنهانی برای آماده سازی و سلامت بدن مثل کاراته، جودو کنگفو از جمله فعالیت های ورزشی در این اردوگاه بوده است.(همان: جمع بندی مصاحبه با برادران آزاده قاسم جعفری، محمود شرافتی، مسعود قربانی، محرم آهنگریان، حسین نجاری و... از اردوگاه موصل) گفتنی است که بدن های اسیران شهید را در قبرستانی در نزدیکی و خارج از محیط اردوگاه های موصل به خاک می سپردند که در بین اسرا به اردوگاه موصل ۵ شهرت یافته بود.
نظرات بینندگان