حاشیهنگاری از ششمین همایش تخصصی «جوان و اندیشه»در لار/ از تشویق به سبک «جناب خان» تا گرفتن عکس های سلفی
جویدن آدامس روی سن، تشویق برگزیده کنکور به سبک «جناب خان» و رونمایی از شغل آینده پسران شهید موحدی تنها بخشی از حاشیههای جالب ششمین همایش تخصصی «جوان و اندیشه» بود.
به گزارش سرویس شهرستان های شیرازه به نقل از لادستان،
آئین تقدیر از برگزیدگان آزمون سراسری سال ۹۴ در حالی در
تالار وحدت برگزار شد که برای حضور مسئولین، اهالی رسانه و دانشجویان و
مردم کارت ویژهای طراحی شده بود.
دانشجویان با کارت آبیرنگ در سمت راست جایگاه، مسئولین با کارت قرمز در میانه و بانوان هم در سمت چپ جایگاه نشستند. البته جایگاه خبرنگاران و عکاسان هم با کارت سبزرنگ در طبقه بالایی تالار قرار داشت.
میزبانان این مراسم با لباسهایی متحدالشکل و به رنگ آبی در قسمتهای مختلف سالن ایستاده بودند و هر یک وظایفی را عهدهدار بودند. مدعوین برای ورود به تالار، بسته فرهنگی بههمراه آبمعدنی و مسقطی لاری دریافت میکردند.
تقریباً ظرفیت سالن پُر شده
بود که علیاصغر فانی وزیر آموزش و پرورش وارد محل برگزاری این آئین شد.
حضار بلند شدند و عکاسان هم دست بهکار شدند و از زوایای مختلف عکس
میگرفتند.
برنامه
با ۳۶ دقیقه تاخیر آغاز و تمام چراغهای سالن در همان ابتدا خاموش شد. پس
از تلاوت قرآن، سرود ملی، سخنان معروف امام خامنهای درباره لار و سرود
«لارستان دیار ما» در قالب کلیپ پخش شد. سپس کلیپی از جنگ و شهادت که در
اردوگاه سیدالشهدا و توسط بچههای هیئت اجرایی ضبط شده بود، نمایش داده شد.
همچنین نماهنگ «ما مسئولیم» نیز روی پرده رفت.
پردههای تالار جمع و
از دکور سبز این همایش رونمایی شد. قسمتی از دکور قفسههای کتاب بود و در
سمتی دیگر، یکی از افراد نشسته بود و به صورت نمادین کتاب میخواند. مجری
روی سن آمد و با جملات ادبی آغاز کرد. البته در همین ابتدا، مجری نامهای
آیات عظام لارستان را یکی پس از دیگری بر زبان میآورد و مردم صلوات
میفرستادند.
جمشید جعفرپور نماینده مردم به عنوان اولین سخنران این
همایش گفت: بهعلت وقت اندک فقط جملات کلیدی را میگویم. محور توسعه،
انسانهای فرهیخته هستند. این انسانها جامعه را به فلاح و رستگاری
میرسانند. اگر انسانهای فرهیخته به دو بال دانش و تعهد و انگیزه مجهز
باشند، حرکت را جهت میدهند تا به انحراف نرود.
وی ادامه داد: پس از
فوت امام جمعه، بیم و امید در منطقه ایجاد شد. همینجا خبر خوشی را بگویم
که با عنایت خاص رهبری، حاجآقا شیرمردی به لارستان میآیند و نیازهای مردم
این شهرستان را برطرف خواهند کرد.
بلافاصله پس از پایان سخنرانی نماینده، فردی که کتاب میخواند بلند شد و با خروج خود، دکور را هم تغییر داد. مجری خطاب به وزیر آموزش و پرورش گفت که برگزارکنندگان این همایش، هر ساله جای خود را به برگزیدگان سال بعد میدهند.
در ادامه محمد منیری دبیر این همایش روی سن آمد و با مجری برنامه روبوسی کرد. وی احادیث و روایاتی را درباره علم و به بیان علم بر مبانی اسلام پرداخت. در این بین فرماندار از تالار خارج شد.
منیری در ادامه گفت: انشاالله مجموعه فرهنگی جدیدی از جمله ۳ سینما، شهر کتاب و کارگاه خلاقیت را کلید میزنیم.
وی افزود: دانشآموزانی که در دانشگاههای خارج از شهرستان پذیرفته میشوند، از منطقه و توسعه آن دور خواهند شد. باید الگوسازی شود تا به شهر خود بازگردند.
دبیر همایش در پایان صحبتهایش خواهشی ملی را از وزیر
مطرح کرد و گفت: ریشه بسیاری از مسائل علوم انسانی است. در کشورهای
توسعهیافته غربی گرایش به سمت این رشته زیاد است ولی در کشور ما اینچنین
نیست. تدبیری جدی برای این رشته اتخاذ شود.
نماهنگی در مورد اهمیت و
ارزش کتاب از سخنان امام خامنهای پخش شد. پس از پایان سخنرانیها و کلیپ
حضار دست میزدند. بار دیگر دکور صحنه با جمله «شهر کتاب، شهری به بلندای
آسمان اندیشه» تغییر کرد. مجری تهرانی همایش، شعری دو بیتی را با عنوان
«خَشِش» خواند و حضار را به وجد آورد.
علیاصغر فانی وزیر آموزش و
پرورش بهعنوان سومین سخنران این آئین پشت تریبون رفت و گفت: عامل اصلی
توسعه پایدار، منابع انسانی است. کشوری توسعهیافته است که منابع انسانی
توانمند و به تعبیر آقای جعفرپور، مومن، باانگیزه و متخصص داشته باشد. من
از صحبتهای آقای منیری لذت بردم. ایشان محصول این حرکت است.
وی
تصریح کرد: بنده در دوران تحصیل، جزء دانشجویان درسخوان بودم و توانمندی
بالایی هم داشتم. نمیخواهم با این حرفها از خودم تعریف کنم. ولی با دیدن
این فضا به یاد دوران تحصیلم افتادم.
فانی گفت: حرکت لارستان بنده
را به فکر فرو برد که چگونه میشود در سطح کشور هم پیاده شود. چون این حرکت
مردمی و خودجوش است نهادینهسازی آنهم زمان میبرد ولی ناامید نیستیم.
اواخر سخنرانی وزیر، فرماندار به سالن برگزاری همایش بازگشت.
فانی
روی سن باقی ماند و جعفرپور، نجیبزاده، آذری، جاهدی، قنبرنژاد و
انصاریفرد هم به وزیر ملحق شدند تا از برگزیدگان تقدیر کنند. مجری برنامه
بهترتیب رتبهها را میخواند و برگزیدگان هدیه خود را از دست وزیر و سایر
مسئولان دریافت میکردند.
مجری گفتوگوهای جالب و شیرینی را با کنکوریها انجام میداد که به شرح زیر است:
نیلوفر زائر
مجری: بدترین نمرهای که در درس ریاضی گرفتهای، چند بوده؟
زائر: نمره خیلی بدم ۱۹ بود.
مجری با کنایه گفت: حتماً تا نمره ۲۹ هم رفتین!
زائر: یادم افتاد که در سوم دبستان و در امتحان جدول ضرب ۱۶ شدم.
پس از پایان گفتوگو با زائر، مجری برنامه از فیاضپور خواست که به جمع مسئولان بپیوندد. و از او معذرتخواهی کرد.
مجری برنامه در حین اینکه اسم برگزیده بعدی را میخواند، ابراهیم روشنضمیر رئیس سابق آموزش و پرورش که در بین مردم نشسته بود، بلند شد و در گوش مجری زمزهای کرد. سپس مجری هم، حجاب دختران و پسران برگزیده را تحسین کرد و قابل ستایش دانست.
مجری از وزیر خواست تا حسش را بگوید. وزیر در پاسخ گفت: از معلمان عزیز که زحمت اصلی را کشیدهاند، تشکر میکنم.
امیرحسین رهبر
مجری: استقلالی هستی؟
رهبر: بله
مجری خطاب به حضار: پرسپولیسیها کف بزنند. مردم هم تشویق کردند.
مجری: یک جمله بگو!
رهبر آدامس میجود.
مجری: آدامس نجو!
پس از پایین رفتن رهبر از روی سن، مجری به سبک «جناب خان» گفت: آدامس بجوی، بوس بوس!
زهرا اخلاقی
مجری: چه حسی داری؟
اخلاقی: هیچ حسی ندارم! (حضار خندیدند).
مجری: مامان خانم اخلاقی به دخترش حس تزریق کنه!
داوود رضایی مشاور وزیر هم به جمع تقدیرکنندگان پیوست.
محمد صبورایی
مجری خطاب به پدر: تا به حال کتکش زدهاید؟
پدر: خیر!
صبورایی: تربیتمعلمی را انتخاب کردهام و میخواهم با عشق ادامه دهم.
این حرف باعث شد تا وزیر آموزش و پرورش یک سکه تمام بهار را به این برگزیده هدیه کند.
از این لحظه بهبعد مجری با شتاب بیشتری اسامی کنکوریهای برتر را میخواند و کمتر از آنها سوال میکرد.
محمد سقایت
مجری: فوتبالیستی دیگه؟
سقایت: فوتبال چند تا میخوای؟!
مجری: تو چه پُستی وای میسی؟
سقایت: هر جا وایسم، کار خودمو میکنم. قرمز رو عشق است!
حبیبالله مصدق
مجری: بهنظر میاد کشتیگیر یا رزمیکار باشین؟
مصدق: خیر، اهل پینگپنگ هستم.
بالاخره تقدیرها تمام شد ولی نگاه و حس مردم در این گفتوگوها دیدنی بود.
پس
از تقدیر از برگزیدگان، نوبت به دوقلوهای لاری ساکن شیراز رسید. عرفان و
احسان طاهریفرد روی سن آمدند و در کنار یکدیگر ایستادند. مجری از پدر این
دوقلوها که قبلا فرماندار لارستان نیز بوده، خواست تا به جمع آنها بپیوندد.
حضار هم برای آنها کف زدند.
مجری با دوقلوها روبوسی کرد و میخواست
دست پدر را ببوسد که اجازه این کار را نداد. عرفان با بیان اینکه لطف خدا
شامل حالمان شد، گفت: کنکور تنها سد زندگی نیست. امیدوارم تمامی سدهای
زندگی را هم فتح کنم. احسان نیز در ادامه گفت: در این راه خستگیناپذیر
بودم.
پدر
دوقلوها نیز اظهار داشت: پسرانم خستگی را احساس نمیکردند و ارتباط معنوی و
عمیقی نیز با خداوند داشتند. رفتن به مسجد و حضور در نماز جماعت به آنها
انرژی میداد.
چراغها خاموش شد و مجری نثری ادبی را خواند. در حالی
که شعر شهید با نوای آهنگران پخش میشد، دو تن از بازیگران با پرچمهایی
در دست از دو طرف وارد سالن شدند و روی سن، پرچمها را تکان میدادند.
حسن ختام برنامه، تقدیر از دو فرزند شهید موحدی بود که هدایایی به دست وزیر به آنها تقدیم شد. سیدامیرحسین و سید عرفان هر کدام جداگانه صحبتهایی کردند و گفتند که میخواهند در آینده خلبان و پزشک شوند.
پس از حدود ۱۵۰ دقیقه، برنامه ساعت ۱۲ به پایان رسید. و در حین خروج از شرکتکنندگان پذیرایی شد.
پشت
کنکوریها هم در پایان مراسم فرصت را غنیمت شمرده و به توصیه برگزیدگان
گوش میدادند. دستاندرکاران مراسم با گرفتن عکسهای سلفی، خستگی را از تن
خودشان بیرون کردند. برگزیدگان هم روی سن رفتند و عکسی دستهجمعی و یادگاری
گرفتند.
نظرات بینندگان