درسی که آمریکا باید بیاموزد
به گزارش شیرازه، مهدی محمدی در یادداشتی نوشت: صرف نظر از اینکه نهایتاً 10 تفنگدار بازداشت شده آمریکایی نزدیک سواحل بوشهر آزاد شدند، مهم است که ببینیم چرا در این موقعیت زمانی خاص، چنین تجاوزی به مرزهای ایران صورت گرفته است.
در درجه اول تردیدی نیست که رخ دادن این حادثه و افزایش موارد مشابه، علامتی از افزایش محسوس تحرکات نظامی آمریکا در محیط پیرامونی ایران است، این امر البته جدید نیست و آخرین فاز آن سابقهای حداقل چندینماهه دارد. آمریکاییها در ماههای گذشته هم بر انباشت نیرو و تجهیزات خود در منطقه افزودهاند و هم در سطوح تاکتیکی تحرکات، گشتزنیها، مانورها و جابهجاییهای خود را افزایش دادهاند. اگرچه عواملی مانند برنامههای روتین پنتاگون، برگزاری مانورهای نوبهای توافق شده با کشورهای منطقه و مبارزه با آنچه آمریکا آن را تروریسم مینامد در این امر دخیل بوده، اما شواهدی متنوع وجود دارد که میگوید بخش عمده این افزایش تحرکات را باید در چارچوب آنچه راهبرد اطمیناندهی به متحدان منطقهای پس از برجام خوانده میشود، درک کرد. آمریکا درصدد آن است که به برخی متحدان ناآرام خود در منطقه بگوید توافق هستهای بهمعنای هیچ معامله ژئوپولیتیکی با ایران نیست، بلکه بهعکس، مبنایی برای افزایش فشار منطقهای بر ایران خواهد بود. دقیقاً به همین دلیل است که آمریکا با تهاجم سعودی به یمن موافقت کرد و در آن مشارکت کرد و اکنون نیز بر تحرکات نظامی خود در منطقه افزوده است.
اگرچه اطلاعات آشکار زیادی در دست نیست، اما میتوان حدس زد میان آمریکا و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس یک برنامه زمانبندی شده درباره افزایش فشار نظامی به ایران وجود دارد که در کمپ دیوید توافق شده و پس از اجرای برجام بهطور مرحله بندی شده اجرا خواهد شد. بنابراین، این یک حقیقت کتمان ناپذیر است که توافق هستهای در هر حال به ناامن شدن محیط ژئوپولیتیکی ایران و تزریق تنش بیشتر به آن انجامیده است.
مسئله دومی که باید به آن توجه کرد این است که چنان که پیش گفتهایم، آمریکا اکنون از حیث نحوه رفتار با ایران در مرحله پساتوافق، در حال طی کردن نوعی دوره یادگیری است. روش کار کلاسیک در دوران یادگیری این است که یک سلسله آزمونهای هوشمند پیش روی ایران قرار میگیرد و با مطالعه نحوه واکنش ایران به این آزمونها، شبکهای از مفاهیم و الگوها شکل میگیرد که به آمریکا «میآموزد» در مرحله پسابرجام چگونه باید رفتار کند. آمریکاییها بسیار علاقمند هستند که ایران وارد دورانی از خودکنترلی شود و بپذیرد که مقابل آمریکا شکست خورده و در نتیجه باید هم در کنشها و هم در واکنشها به حد و اندازه جدید خود واقف باشد. متأسفانه نشانههایی که آمریکا اکنون از داخل ایران دریافت میکند، یکپارچه نیست، رفتار دولت عموماً بهگونهای است که محاسبات آمریکا درباره ورود ایران به دوران جدیدی از محافظهکاری استراتژیک را تأیید میکند، سپاه اما در حال مدیریت دقیق محاسبات آمریکاست. نحوه برخورد سپاه با تفنگداران آمریکایی متجاوز به آبهای ایران حاوی این پیام شفاف برای آمریکاست که هرگونه توهمی درباره «برجامزدگی» راهبردهای دفاعی و امنیتی ایران، صرفاً یک اشتباه محاسباتی است و اگر آمریکا بر چنین اشتباهاتی اصرار بورزد، مجبور به پرداخت هزینههایی سنگین خواهد شد.