چه کسانی در آمریکا حکومت میکنند
به گزارش شیرازه، «یدالله جوانی» در روزنامه «جوان» نوشت:
ماهیت حاکمان و زمامداران در ایالات متحده امریکا چگونه است؟ در امریکا نظام ریاستی برقرار است و رئیسجمهور، عالیترین قدرت سیاسی با اختیار بالاست. رؤسای جمهور امریکا به لحاظ انسانی و اخلاقی، دارای چه ویژگیها و خصوصیاتی هستند؟ پاسخ به این سؤال از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا امریکاییها مدعی نظام سیاسی برتر بوده و خود را مستحق رهبری جهان میدانند. امریکاییها به دنبال حاکم کردن ارزشهای خود بر جهان هستند و خود را پرچمدار حقوق بشر، صلح، ثبات و امنیت جهانی میدانند.
پاسخ به این سؤال از آن جهت اهمیت بیشتری مییابد که
دولتمردان امریکا طی دهههای گذشته برای رساندن امریکا در جهان به آن
موقعیت مورد نظر، دست به هر کاری زدهاند. رؤسای جمهوری امریکا در این
سالها، دستور استفاده از بمب هستهای در جنگ جهانی دوم را علیه مردم ژاپن
صادر کردهاند. همین رؤسا، جنگ ویتنام و کشتار بی رحمانه مردم این کشور را
به راه انداختهاند. همین رؤسا دهها حکومت مردمی را با کودتا ساقط کردند،
همین رؤسا دستور ترور صدها شخصیت برجسته ملتهای دیگر را صادر کردند. همین
رؤسا دستور اشغال و ویرانی و کشتار در چند کشور را صادر کردهاند. اشغال
عراق و افغانستان نمونههایی از این نوع رفتارهاست. آنچه اکنون در منطقه
راهبردی غرب آسیا در جریان است و در کشورهایی چون عراق، سوریه و یمن، هر
روز خون بیگناهانی بر زمین میریزد، همگی ارتباط با سیاستهای امریکا
دارد. بنابراین مردم جهان و به ویژه ملتهای مسلمان باید بدانند چه کسانی و
با چه خصوصیاتی بر امریکا حکومت میکنند. این رفتارها و تصمیمگیریهای
زمامداران امریکا از جمله رؤسای جمهور در این کشور، ارتباطی تنگاتنگ با
شخصیت آنان دارد.
برای رسیدن به پاسخ سؤال مذکور و کشف فاصله میان واقعیت و حقیقت در این خصوص تأمل در نکات زیر کفایت میکند:
1- اکثر بزرگان عالم سیاست از قرون قدیم گرفته تا عصر حاضر، همگی به دنبال آن بودهاند تا بگویند چه کسانی لایق فرمانروایی و زمامداری هستند. سیاست در لغت به معنای تصدی شئون یک ملت و تدبیر امور یک مملکت است. بزرگان نخستین عالم سیاست همانند افلاطون و ارسطو، سیاست را بر پایه اخلاق بنا نهاده و غایت این دو یعنی سیاست و اخلاق را «خیر آدمیان» میدانستند. به بیان دیگر از نظر این قبیل صاحبان مکتب سیاسی، نخستین وظیفه مرد سیاسی، پژوهش درباره فضیلتها و اخلاق بوده تا بر این اساس بتوانند یک جامعه اخلاقی و برخوردار از فضیلتها بسازند. در اندیشههای سیاسی افلاطون تصریح شده است که وظیفه مرد سیاسی، فضیلتمند کردن افراد جامعه است. بر همین مبنا، به عقیده افلاطون، وظیفه فلاسفه ساختن دولتهایی عقلایی و عقلانی است زیرا فضیلت و عقل، وابسته به یکدیگر و در واقع یکی هستند. از نظر ارسطو نیز هدف سیاست، عدالت و فضیلت است. ارسطو که از شاگردان برجسته افلاطون است، هدف اصلی جماعات سیاسی را دستیابی شهروندان به زندگی نیکو، شادی و سعادت میداند.
2- حضرت امام(ره) براساس آموزههای دینی و قرآنی هدف بعثت تمامی انبیای الهی را اینچنین بیان میدارند: «تمام انبیا موضوع بحثشان، موضوع تربیتشان، موضوع علمشان انسان است. آمدهاند انسان را تربیت کنند، آمدهاند این موجود طبیعی را از مرتبه طبیعت به مرتبه عالی مافوقالطبیعه، مافوقالجبروت برسانند.»
براساس همین نگاه دینی حضرت امام، هدف سیاست و مردان سیاست را هدایت جامعه دانسته و میفرمایند: «سیاست این است که جامعه را هدایت کند و راه ببرد. تمام مصالح جامعه را در نظر بگیرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگیرد و آنها را هدایت کند به طرف آن چیزی که صلاحشان است، صلاح ملت است، صلاح افراد است و این مختص به انبیاست و به تبع آنها علمای بیدار اسلام...»
3- با توجه به نکات ذکر شده در دو بند بالا، باید بررسی کرد که چه کسانی در امریکا حکومت میکنند و خصوصیات و ویژگیهای آنان با حاکمان شایسته و پسندیده چه نسبتی دارد. در رقابتهای انتخاباتی امریکا برای تعیین رئیسجمهور، فرصتی فراهم میشود تا هر یک از نامزدها برای پیشیگرفتن از رقیب، دست به افشاگری بزنند.
اگر در گذشته و در رقابتهای پیشین میان نامزدهای پیشتاز دموکرات و جمهوریخواه، افشاگریها عمدتاً روی فشارهای اقتصادی و مالی تمرکز پیدا میکرد، در رقابتهای کنونی و در حال انجام میان خانم هیلاری کلینتون و ترامپ، افشاگریهای اخلاقی، فسادهای مالی و اقتصادی را به حاشیه رانده است. رسوایی اخلاقی نامزدهای انتخاباتی امریکا، به سوژههای خبری تمامی رسانههای دنیا تبدیل شده است. وضعیت در این رقابتها به گونهای شده که هر یک از نامزدها برای کاهش محبوبیت و آرای رقیب، هرازچندی پروندهای را رو کرده و طرف مقابل را به داشتن یک رابطه غیراخلاقی و نامشروع متهم میسازد، اما نکته قابل توجه واقعیت داشتن این نوع روابط غیراخلاقی است. به عبارت دیگر اکنون هر دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری، دارای سابقه فساد اخلاقی و خیانت کردن به همسران خود هستند.
آقای ترامپ در سخنرانیهای انتخاباتی و همچنین مناظرههای تبلیغاتی، رقیب خود خانم هیلاری کلینتون را به عنوان فردی معرفی کرد که به همسرش وفادار نبوده و به وی خیانت کرده است. علاوه بر این ترامپ، برای پیشی گرفتن از رقیب، سوابق خانواده هیلاری کلینتون را مورد توجه قرار داده و پرده از برخی فسادهای اخلاقی «بیل کلینتون»، رئیسجمهور اسبق امریکا برمیدارد. وی در این خصوص میگوید: «من با خودم میگویم که هیچ کس در این کشور یا حتی در تاریخ این کشور در مورد رابطه با زنان از بیل کلینتون بدتر نبود، او یک فاجعه بود!»
اشاره ترامپ به رابطه نامشروع بیل کلینتون با «مونیکا لوینسکی» کارآموز جوان کاخ سفید در سال 1998 بود که افشای آن یک رسوایی برای رئیسجمهور اسبق امریکا به بار آورد، اما ترامپ، خانم هیلاری کلینتون را به عنوان شریک مفاسد اخلاقی همسرش معرفی کرده و میگوید: «یک کسی بود که با سرپوش گذاشتن بر کارهای بیلکلینتون، او را در ادامه این روند خودتخریبی کمک میکرد و این شخص، کسی نبود جز هیلاری کلینتون. وی دنبال این زنان میرفت و زندگی آنان را تباه میکرد!» البته رابطه بیلکلینتون، رئیسجمهور اسبق امریکا با زنان متعدد به صورت نامشروع، دردسرهای زیادی را برای وی به وجود آورد. در سال 1994 هنرپیشهای به نام «پائولاجونز» علیه بیل کلینتون به اتهام «آزار جنسی» در سال 1991 به دادگاه شکایت کرد. در نهایت این پرونده با پرداخت 850 هزار دلار از سوی کلینتون مختومه شد. اما در نقطه مقابل، هیلاری کلینتون و برخی رسانههای امریکایی هم، به افشای فسادهای اخلاقی آقای ترامپ پرداختهاند.
براساس آنچه در فضای رسانههای امریکا منتشر شده، این میلیاردر جمهوریخواه که هوای رفتن به کاخ سفید را در سر دارد، تا به حال سه بار ازدواج کرده و در دوران این زندگیهای مشترک، همواره با «اتهامها»ی تجاوز و آزار جنسی زنان دیگر مواجه بوده است. همسر اول ترامپ به دلیل خیانت همسرش از وی با سه فرزند که از او داشت طلاق گرفت. چند روز قبل، روزنامه «واشنگتن پست» و شبکه تلویزیونی «انبیسی» ویدئویی از دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواه ریاست جمهوری امریکا در سال 2005 منتشر کردند که وی در آن از تمایل خود برای رابطه با یک زن متأهل سخن گفته و مدعی شده که شهرتش، باعث شده زنان مایل به روابط صمیمانه با او باشند. انتشار این ویدئو، باعث شد که ترامپ ضمن عذرخواهی در فیسبوک خود، اعلام نماید «تفاوت زیادی بین گفتار و رفتار دیگران وجود دارد و بیلکلینتون در عمل زنان را آزار میداد.» به دنبال این رسواییها، روزنامههای امریکا نسبت به انتشار اخبار این ارتباطات نامشروع فعال شدهاند. روزنامه نیویورکتایمز از شکایت دو زن از ترامپ خبر داد.
این دو زن به روزنامه نیویورک تایمز گفتهاند که یکی در هواپیما و دیگری در آسانسور مورد تعرض جنسی از سوی دونالد ترامپ قرار گرفتهاند. در ادامه افشاگریها و رسواییهای اخلاقی، کار به جایی رسیده است که رسوایی اخلاقی دامنگیر همسر ترامپ هم شده است. روزنامه «نیویورکپست» امریکا، بعد از انتشار تصاویری شرمآور از «ملانیا ترامپ» به صورت کاملاً عریان در یک مجله جنسی مرتبط با آقایان، اظهارات ترامپ مبنی بر اینکه همسر اسلوونیایی او به زودی، بانوی نمونه کاخ سفید خواهد شد را به سخره گرفت. براساس آمار منتشره، تاکنون بیش از 68 فقره رسوایی جنسی در سابقه مقامات عالیرتبه امریکا ثبت شده است.
به راستی چه کسانی بر مردم امریکا حکومت میکنند و
از رهگذر این حکومت، میخواهند امریکا را رهبر جهان کنند؟ ماهیت این افراد
چیست؟ این رسواییهای اخلاقی و جنسی، نشان میدهد که دولتمردان و حاکمان
امریکا، کسانی هستند که اسیر هوی و هوسهای خود شدهاند و رفتاری حیوانی
(نه عقلانی و انسانی) دارند. ماهیت این افراد را در این سخن امام صادق(ع)
میتوان جستوجو کرد که در پاسخ به سؤال عبدالله سنان مبنی بر اینکه
«فرشتگان برترند یا آدمیزادگان» فرمودند: خداوند در ملائکه عقل بدون شهوت
قرار داد و در چهارپایان شهوت بدون عقل و در آدمیزاد هم عقل و هم شهوت را
قرار داد. اگر عقل آدمی بر شهوتش غلبه کند از فرشتگان برتر خواهد بود و اگر
شهوتش بر عقلش غلبه پیدا کند، از چهارپایان بدتر است.
آری، ماهیت حاکمان امریکایی گرفتار دربند شهوات و هوی و هوسها، اینچنین
است و آنان براساس همین ماهیت است که در دنیا اینگونه جنایت میکنند. حضرت
امام (ره)، براساس شناخت درستی که از حاکمان و زمامداران امریکا داشتند، از
دولت ایالات متحده با عنوان «شیطانبزرگ» یاد کرده و ادبیات استکبارستیزی و
مبارزه با امریکا را شکل دادند.
انتهای پیام/