یادداشت/
پیمان پاریس، برجام محیط زیستی؛ تهدیدها و تحریم های جدید
یمان پاریس برخلاف ظاهرا محیط زیستی و بشردوستانه اش ابعاد اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی برای کشورهای درحال توسعه دارد. تا جاییکه اوباما در کنفرانس پاریس، که منجر به توافق نامه پاریس شد، از این موافقتنامه به عنوان نقطه عطف تاریخ جهان به رهبری آمریکا یاد کرد.
شیرازه/ دولت در اقدامی شتاب زده «توافقنامه تغییرات اقلیمی پاریس» را تصویب کرد و به مجلس ارائه داد ، مجلس نیز با عجله(20دقیقه) آنرا تصویب و به شورای نگهبان فرستاد، اما خوشبختانه شورای نگهبان آنرا تایید نکرد تا موضوع تصویب پیوستن به توافق نامه پاریس مجددا در مجلس مطرح گردد.
هدف از این توافقنامه ایجاد مجموعهای از تعهدات برای کشورها است تا ملزم به محدودسازی تولید گازهای گلخانهای مانند CO2 شوند.
اما این پیمان پاریس برخلاف ظاهرا محیط زیستی و بشردوستانه اش ابعاد اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی برای کشورهای درحال توسعه دارد. تا جاییکه اوباما در کنفرانس پاریس، که منجر به توافق نامه پاریس شد، از این موافقتنامه به عنوان نقطه عطف تاریخ جهان به رهبری آمریکا یاد کرد. که خود نشانگر جایگاه این چنین توافق نامه هایی در استراتژی های نواستعماری می باشد.
ماجرا زمانی جالب می شود که کشورهایی مانند آمریکا که بدلیل اینکه حجم زیادی از گازهای گلخانه ای را تولید می کنند باید مخاطب اصلی این پیمان باشند، اما در عمل آن را در مجلس خود به تصویب نرسانده اند و هیچگونه تعهد عملی نیز تا کنون نداده اند و حتی ترامپ نیز از آن به شوخی احمقانه ای یادکرد که در وعده های انتخاباتی خود نیز از برهم زدن کامل این پیمان خبرداده بود.
ایران براساس این پیمان متعهد شده سالانه 4 تا 12 درصد از انتشار گازدی اکسیدکربن خودداری کند، و این یعنی کاهش تولید و مصرف از منابع فسیلی و تحدید منابع نفت و گاز کشور. درحالیکه ایران برای توسعه و پیشرفت صنایع خود نیاز جدی به استفاده از منابع فسیلی دارد و پیشرفت صنایع ایران به تولید نفت و گاز متکی است و نفت و گاز مهمترین منابع درآمدی کشور محسوب می شود.
با پذیرفتن تعهدات این پیمان عملا باید برخلاف سیاستهای اقتصاد مقاومتی مبنی بر «افزایش صادرات گاز، برق، پتروشیمی و فراوردههای نفتی» ، تولید و استفاده از این منابع را کاهش دهیم که اختلال جدی در پیشرفت صنایع کشور را در پی دارد و از طرفی با توجه پذیرفتن محدودیت های فراوان تا سال 2025 در صنایع هسته ای کشور در تامین انرژی کشور با مشکل روبرو خواهد شد و ایران از صادرکننده ی بزرگ انرژی به یک وابسته تبدیل خواهد شد.
یکی از تعهدان دیگر ایران در پیمان پاریس این است که به منظور شفافیت و اعتمادسازی برای اجلاس تغییرات آب و هوایی مصرف سوخت تمامی صنایع کشور را به تفکیک در اختیار کمیته های مربوطه قرار بدهیم. که دقیقا یادآور روند تلخ و خسارت بار هسته ای است که منجر به شهادت دانشمندان هسته ای ما و درز اطلاعات حساس هسته ای و حتی نظامی ایران شد.
نهایتا این امکان فراهم است که کشورهایی که به تعهدات خود در پیمان پاریس عمل نکنند، محدودیت های جدی از جمله تحریم های اقتصادی و سیاسی اعمال کنند. فلذا اگر به ابعاد حقوقی و امنیتی پیوستن به پیمان پاریس توجه کافی و کارشناسی نشود، ممکن است تحریم های آینده این بار به بهانه مسائل آب و هوایی علیه ایران اعمال گردد و جمهوری اسلامی ایران بدلیل تعهدات پذیرفته شده عملا اقدام خاصی نمی تواند انجام بدهد.
برجام هسته ای، برجام نفتی با قراردادهای ipc ، برجام بانکی با پذیرش تعهدات FATF و حالا برجام محیط زیستی با پیوستن به پیمان پاریس، قراردادهای محرمانه و مشکوک در صنعت خودرو، هواپیمایی ، کشاورزی و... همگی قطعات یک پازل می باشند که توسط غرب گراها جهت هضم و استحاله جمهوری اسلام ایران در نظام بین الملل طراحی و هدایت می شود.
*علیرضا فقیر
هدف از این توافقنامه ایجاد مجموعهای از تعهدات برای کشورها است تا ملزم به محدودسازی تولید گازهای گلخانهای مانند CO2 شوند.
اما این پیمان پاریس برخلاف ظاهرا محیط زیستی و بشردوستانه اش ابعاد اقتصادی، سیاسی و حتی امنیتی برای کشورهای درحال توسعه دارد. تا جاییکه اوباما در کنفرانس پاریس، که منجر به توافق نامه پاریس شد، از این موافقتنامه به عنوان نقطه عطف تاریخ جهان به رهبری آمریکا یاد کرد. که خود نشانگر جایگاه این چنین توافق نامه هایی در استراتژی های نواستعماری می باشد.
ماجرا زمانی جالب می شود که کشورهایی مانند آمریکا که بدلیل اینکه حجم زیادی از گازهای گلخانه ای را تولید می کنند باید مخاطب اصلی این پیمان باشند، اما در عمل آن را در مجلس خود به تصویب نرسانده اند و هیچگونه تعهد عملی نیز تا کنون نداده اند و حتی ترامپ نیز از آن به شوخی احمقانه ای یادکرد که در وعده های انتخاباتی خود نیز از برهم زدن کامل این پیمان خبرداده بود.
ایران براساس این پیمان متعهد شده سالانه 4 تا 12 درصد از انتشار گازدی اکسیدکربن خودداری کند، و این یعنی کاهش تولید و مصرف از منابع فسیلی و تحدید منابع نفت و گاز کشور. درحالیکه ایران برای توسعه و پیشرفت صنایع خود نیاز جدی به استفاده از منابع فسیلی دارد و پیشرفت صنایع ایران به تولید نفت و گاز متکی است و نفت و گاز مهمترین منابع درآمدی کشور محسوب می شود.
با پذیرفتن تعهدات این پیمان عملا باید برخلاف سیاستهای اقتصاد مقاومتی مبنی بر «افزایش صادرات گاز، برق، پتروشیمی و فراوردههای نفتی» ، تولید و استفاده از این منابع را کاهش دهیم که اختلال جدی در پیشرفت صنایع کشور را در پی دارد و از طرفی با توجه پذیرفتن محدودیت های فراوان تا سال 2025 در صنایع هسته ای کشور در تامین انرژی کشور با مشکل روبرو خواهد شد و ایران از صادرکننده ی بزرگ انرژی به یک وابسته تبدیل خواهد شد.
یکی از تعهدان دیگر ایران در پیمان پاریس این است که به منظور شفافیت و اعتمادسازی برای اجلاس تغییرات آب و هوایی مصرف سوخت تمامی صنایع کشور را به تفکیک در اختیار کمیته های مربوطه قرار بدهیم. که دقیقا یادآور روند تلخ و خسارت بار هسته ای است که منجر به شهادت دانشمندان هسته ای ما و درز اطلاعات حساس هسته ای و حتی نظامی ایران شد.
نهایتا این امکان فراهم است که کشورهایی که به تعهدات خود در پیمان پاریس عمل نکنند، محدودیت های جدی از جمله تحریم های اقتصادی و سیاسی اعمال کنند. فلذا اگر به ابعاد حقوقی و امنیتی پیوستن به پیمان پاریس توجه کافی و کارشناسی نشود، ممکن است تحریم های آینده این بار به بهانه مسائل آب و هوایی علیه ایران اعمال گردد و جمهوری اسلامی ایران بدلیل تعهدات پذیرفته شده عملا اقدام خاصی نمی تواند انجام بدهد.
برجام هسته ای، برجام نفتی با قراردادهای ipc ، برجام بانکی با پذیرش تعهدات FATF و حالا برجام محیط زیستی با پیوستن به پیمان پاریس، قراردادهای محرمانه و مشکوک در صنعت خودرو، هواپیمایی ، کشاورزی و... همگی قطعات یک پازل می باشند که توسط غرب گراها جهت هضم و استحاله جمهوری اسلام ایران در نظام بین الملل طراحی و هدایت می شود.
*علیرضا فقیر
نظرات بینندگان