اگر بی حجابی تمدن است حیوانات متمدن ترند!/ گناه یعنی خداحافظ حسین!
باشگاه وبلاگ نویسان نسیم نوشت: فضای مجازی و حرف هایی از جنس قرآن
وقتی تو این محیط مجازی حرف هایی از جنس قرآن می زنی :
دسته ی اول، که خودشون هم قرآنی اند، تحسین می کنن.
دسته ی دوم، که به قرآن احترام می ذارن، یا چیزی نمی گن یا نهایتا تصدیق می کنن.
دسته ی سوم، نمی دونم چرا گارد می گیرن!
چرا با قرآن بیگانه ایم….!؟
وبلاگ من و شما نوشت:
اگر بی حجابی تمدن است حیوانات متمدن ترینند
وبلاگ امر به معروف از باشگاه وبلاگ نویسان نسیم نوشت:
سجده و احساس سبکی…
سجده گناهان را می ریزد،
مثل ریختن برگ درختان در فصل پاییز …برای یه بار هم شده به سجده بریم و ذکر
–شکرا لله و الهی العفو– را زیاد تکرار کنیم بعد از یه ربعی احساس سبکی
بهت دست میده، این حالت سبکی بخاطر ریخته شدن گناهان است.
وبلاگ حرف هایی از وبلاگ نویسان نوشت:
انسان پدیده ای غریب است
انسان پدیده ای غریب است: به فتح هیمالیا می رود
به کشف اقیانوس آرام دست میابد، به ماه و مریخ سفر می کند
تنها یک سرزمین است که هرگز تلاش نمی کند آن را کشف کند
و آن دنیای درونی وجود خود است . . .
وبلاگ جهادگران از مجموعه وبلاگهای رکان کلوب نوشت:
رضای خدا سر لوحه اعمال نظر
خیلی خوبه در اوج سر شلوغی ها گاهی انسان برای خودش هم وقت بذاره..
منظورم وقت گذاشتن برای تفریح و گردش نیست..
وقت بذاره تا خودشو بررسی کنه..
بررسی کنه ببینه تا چقدر از مسیر هدف گذاری زندگیش رو طی کرده..
اصلا آیا تو مسیر هست یا نه..
ببینه حرف ها و عملش همخونی داره..
اصلا چرا هر چند وقت یکبار!!؟
اگر انسان هر شب ۵ دقیقه قبل از خوابش به روز سپری شدش فکر کنه برنده هست..
البته نه با چهار چوب دلخواه!!
با چهار چوب دینی و اخلاقی نگاه کنه..
تمام حرف ها و عکس العمل هایی که داشته آیا خدایی بوده یا نه..
راستی چقدر خوب و قشنگه که خواسته های ما هم از خدا فقط برای خدا باشه…
بی خیال!
دلم گرفته و پر بود.. ۴ خط نوشتم، چون از دل بر آمد، گفتیم شاید بر دلی هم بنشیند..
به امید زندگی فقط و فقط برای رضای خدا..
اینارو گفتم یاد جمله معروف شهید حاج ابراهیم همت افتادم:
"قدم بر می داریم برای رضای خدا، حرف میزنیم برای رضای خدا، شعار می دهیم
برای رضای خدا، می جنگیم برای رضای خدا، همه چیز و همه چیز همه چیز خاص خدا
باشد که اگر شد، پیروزی نزدیک است”
وبلاگ آسمانیان نوشت:
زندگی زیباست اما شهادت از آن زیباتر است.
آقا سید بلند شو. تو را به خدا بلند شو.برای چند لحظه هم که شده، فکه را رها کن و مهمان ما شو.
دوباره پشت میز تدوینت بنشین و روایت کن اما این بار نه سراغ بچه های جنگ برو و نه از محرومیت بشاگرد و بلوچستان بگو.
آقا سید روایت کن، روایت کن این روزگار را، فتح کن دلهای ما را.
روایت کن از سستی ها و غفلتهای ما….
بگو ما را چه شده است که روزگار، به بازیمان گرفته و اسیر نان و میز وشکم و صندلیمان کرده.
روایت کن از نفس پرستیمان. بگو چرا نمی توانیم مثل خودت هر چه راکه حدیث نفس باشد،
ننویسیم و دیگر از خودمان سختی به میان نیاوریم.
روایت کن از فراموشیمان. بگو که چه زود پا برهنه ها یادمان رفت!!!
ساده زیستی و قناعت یادمان رفت. چه زود قبح کاخ نشینی برایمان شکست.
مرد روزهای سخت نبودن برایمان شکست. آوینی، ای راوی فتح، باز هم روایت کن.
اصلا بگو معنای ولی را….
هجی کن سرباز ولایت بودن را…
بگو مگر نفس امام با تو چه کرد که کامران آوینی روز های دانشکده هنر،
شد سید مرتضی آوینی. برایمان بگو که چرا رهبرمان خود را بزرگترین داغدار از دست دادنت می دانست.
دلمان لک زده تا دوباره مقاله بنویسی ودودمان سینمای روشنفکری را به باد دهی.
انگار باز خود باید روایت کنی از جنگ. از پیوند جدا نشدنی کفر و مبارزه.
راستش خیلی ها می کوشند تا موزه های جنگ را بزرگ و بزرگ تر کنند. بلند شو، بلند شو.
با آن صدای آسمانیت یکبار دیگر بگو:
زندگی زیباست اما شهادت از آن زیباتر است.
تمرین تبعیت انسان از ولایت امر و بندگی خدا
- آیا به منظور دیدار با سایر مسلمانان نمازگزار و ایجاد آرامش درونی برای طرفین است؟
- آیا برای آگاهی یافتن از حوائج و نیازهای سایر نمازگزاران و کمک به رفع نیاز آنهاست؟
- آیا حمایت مادی و معنوی مسجد (خانه خدا ) منظور بوده است؟
- آیا هدف، کسب فیض از شخصیت معنوی امام جماعت بوده است؟ و بالاخره …
شک نیست که هر کدام از موارد فوق و سایر موارد مشابه، می تواند دارای آثار مادی و معنوی برای نمازگزار داشته و جزئی از هدف باشد.
لکن بهتر است بدانیم که: هدف اصلی خدای متعال و دین اسلام و تاکید آن ذات بی همتا، در امر مشارکت در نماز جماعت
(( تمرین تبعیت انسان از ولایت امر و بندگی خدا است ))
که هدف غایی آن تسلیم و تبعیت انسان از خدا و رسیدن به توحید افعالی است. تا جایی که نماز فرادی نیز خود نوعی نماز جماعت محسوب می شود. چرا که تبعیت همه اعضاء و جوارح از ولایت دل انسان نمازگزار، حرکتی از کثرت به سمت وحدت و اظهار بندگی است.
وبلاگ نسیم شهادت نوشت:
یادمــــان باشد
اول نمــاز حســین، بعد عــزای حسین
اول شعــور حسـینـی، بعد شــور حسینی
محــرم و صفــر زمان بالیــدن است نه فقـط نــالیــدن
بســاطش آمــوزه است نه مــوزه
تمــرین خــوب نگـریســتن است نه فقــط خــوب گـریســتن
نمـاد شعــور مذهــب است نه فقـط شــور مذهــب
ولی فقیه از منظر شهدا
سایت استقامت از گروه وبلاگ نویسان نسیم نوشت:
بیارزشی گناه
اگر ما بخواهیم در صراط مستقیم قرار بگیریم ـ یعنی در حق خودمان حلال و حرام خدا را بفهمیم و مسئولیت خودمان را در برابر نعمتها بفهمیم ـ اگر ده، بیست سال دیگر هم میخواهیم باشیم، دیگر این سالها ارزش گناه کردن را ندارد، گناهانی که هر چه خواستیم قبلا انجام دادیم. اگر راه کج خوشمزه بوده، که رفتیم و لذتش را چشیدیم و همه گناهان را امتحان کردهایم، گوش ما هم که موسیقی و صدای خوانندههای شیطانی را شنید و چشممان هم قیافههای گوناگون را دید، پس دیگر چه میخواهیم انجام دهیم؟ باید از امروز چشم و گوش و دست و پا را عوض کنیم و مسیر شهوت را برگردانیم که فردا دیر است...